دنیایی از اطلاعات مفید و کاربردی

داستان برندهای بزرگ جهان

دنیای کسب و کار همیشه مثل زمانه کنونی شلوغ و پر از رقابت نبود. دورانی نه چندان دور، فاصله بین تبدیل شدن به یک برند موفق مانند کوکاکولا فقط و فقط داشتن یک محصول باکیفیت بود. آن وقت مشتریان برای خرید محصول مورد نظر حتی حاضر بودند بازار سیاه را زیر و رو کنند و ساعت ها پشت درهای شرکت معطل ماندن هم ناامیدشان نمی کرد.

شاید فکر کنید داستان بالا درباره منتظر ماندن مشتریان برای برندها بیشتر شبیه به رمان های هری پاتر یا فیلم های علمی- تخیلی باشد، اما اگر کمی با دقت تجربه برندهای قدیمی را زیر و رو کنید مسئله برای تان مثل روز روشن می شود. برندی مثل کوکاکولا یا فورد فقط و فقط با داشتن یک ایده و محصولی جذاب توانستند تبدیل به غول های دنیای تجارت شوند و امروزه هم برندهای شان میلیاردها دلار ارزش دارد. قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید لازم هست که بگوییم برای داشتن برند ابتدا باید آن را در ایران ثبت کنید و اگر نمیتوانید اینکار را انجام دهید راه حل ما برای شما خرید برند آماده است که میتوانید از بورس برند که در این زمینه فعالیت میکنند برند آماده خود را تهیه کنید.

اگر بخواهیم با شما روراست باشیم، آن زمان اصلا خبری از مفهوم برند، بازاریابی یا حتی مدیریت مشتریان نبود. اشتباه نکنید؛ ما درباره عصر یونان باستان یا قرون وسطی حرف نمی زنیم. بلکه همین 50 تا 60 سال قبل را مد نظر داریم. ماجرا در اینجا کمی شبیه به مسیر رشد و تحول صنعت فوتبال است. زمانی که پله یا مارادونا فوتبال بازی می کردند، نه خبری از این همه ولخرجی باشگاه ها بود و نه حتی تماشاچی ها با ورزشگاه های به روز و پوشش گسترده تلویزیونی آشنایی چندانی داشتند. با این حال امروزه علاوه بر کلی بازیکن درجه یک در سراسر دنیا، گردش اقتصادی این ورزش هم دیوانه کننده شده است. شما را نمی دانم، ولی من که گاهی اوقات با مشاهده اعداد و ارقام صنعت فوتبال مو به تنم سیخ می شود!

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

ماجرای بالا درباره صنعت فوتبال دقیقا در دنیای کسب و کار هم مصداق دارد. امروزه با وجود برندهایی مثل نایک در حوزه پوشاک، بنز در صنعت خودروسازی و اپل و مایکروسافت در حوزه IT فقط داشتن یک محصول باکیفیت موفقیت شما را تضمین نخواهد کرد، چراکه تقریبا همه محصولات در بازارهای چهارگوشه دنیا کیفیت بی نهایت نزدیکی دارند. ماجرا جالب شد، نه؟

مطلب مرتبط: برندسازی بصری (Visual Branding) در اینستاگرام: همراه با مزایا و راهکارهای آن

وقتی کیفیت محصولات نزدیک به هم باشد، این برندها هستند که حرف اول و آخر را می زنند. چنین اتفاقی نوعی رنسانس برای برندها محسوب می شود. اجازه دهید تا خیلی بحث مان مثل کلاس های درس دانشگاهی پیچیده نشده، منظور اصلی مان را ساده و خودمانی بیان کنیم. برندها به سر و شکل امروزی دقیقا وقتی متولد شدند که کیفیت محصولات در بین شرکت های مختلف بی نهایت به هم نزدیک شد. خب وقتی دیگر پای کیفیت متفاوت وسط نباشد، این برند و هویت یک شرکت است که حرف اول و آخر را می زند. کافی است وضعیت میلیون ها مشتری اپل را در نظر بگیرید که حتی با قیمت های فضایی گوشی های آیفون و کیفیت مشابه شان با نمونه های اندرویدی باز هم دست از این محصول نمی کشند.

اگر ماجرای ظهور و تولید برندهای مدرن برای شما هم جالب است و دوست دارید بدون دردسر مشتریانی پر و پا قرصی برای تک تک محصولات تان داشته باشید، این مقاله صفر تا صد تولد برندهای مدرن و در کلاس جهانی را برای شما توضیح می دهد. پس با ما همراه باشید تا سفر جذاب و وسوسه کننده مان را شروع کنیم.

تولد برند: سر و کله برندهای مدرن از کجا پیدا شد؟

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که صبح تا شب با یک عالمه برند رنگارنگ محاصره شده است. این جریان آنقدر شدید است که در عین ناباوری بعضی از مشتریان حتی متوجه اهمیت برندها در زندگی شان هم نمی شوند. اجازه دهید برای جذاب تر کردن ماجرا و فهم دقیق اهمیت برند در زندگی روزمره یک سفر خیالی را با هم شروع کنیم. قبول دارم ایده ماشین زمان فقط در فیلم های سینمایی به چشم می خورد، اما ما در اینجا قصد داریم شما را به 70 سال قبل ببریم. زمانی که تازه جنگ جهانی دوم تمام شده بود و دنیا کم کم داشت روی خوش به خودش می دید. در آن دوران به خاطر خرابی های وحشتناک جنگ جهانی بیشتر مردم دنیا فقط دنبال دسترسی به کالاهای مورد نیازشان بودند و برای شان اصلا فرقی نداشت این محصول کجا یا چطور تولید شده (امیدوارم خیلی شما را یاد مراحل ابتدایی بازی های جنگی ننداخته باشم!).

اگر کمی دور ماشین زمان تان را کم کنیم و چند سالی به جلو برویم، به دهه 60 میلادی می رسیم. در این زمان دیگر شرکت های صنعتی آنقدر پیشرفت کرده بودند که در گوشه و کنار اروپا کمتر خبری از قحطی یا کمبود شدید محصولات اولیه به چشم می خورد. حالا اگر انباشت یک عالمه محصول شبیه به هم در انبارها و کاهش تقاضا برای خرید بی رویه را هم به ماجرا اضافه کنیم، کم کم به زمان تولید برند نزدیک می شویم. به بخش حساس رمان رسیدیم، نه؟

وقتی کابوس جنگ جهانی و قحطی های مختلف کوله بارش را جمع کرد و رفت، مردم به این فکر افتادند که پارچه انگلیسی یا نوشیدنی های آمریکایی کیفیت بهتری در مقایسه با نمونه های دیگر دارند. در این میان خودروهای آلمانی هم کم کم اعتبارشان را پس گرفتند و دیگر کسی حاضر نبود تجربه سواری با بنز یا بی ام و را با هیچ خودروی دیگری عوض کند؛ حتی اگر در این بین پای کلی صرفه جویی مالی هم در میان می بود!

حالا در سال های پایانی دهه 60 میلادی برای مردم دیگر مهم نبود کفش و کلاهی معمولی داشته باشند، بلکه کفش های چرم اصل با برند کلارک را در اولویت قرار می دادند و دوست داشتند لباس هایی با مارک گوچی یا لویی ویتون به تن کنند. اگر بخواهیم با شما روراست باشیم، باید گفت کیفیت محصولات این مارک ها خیلی با نمونه های متفرقه فرقی نداشت، اما معجزه برند کاری کرده بود که مشتریان فقط به دنبال مارک های رنگارنگ و خوشنام بروند؛ همین قدر جذاب و هیجان انگیز.

رقابت بر سر برندها در میان مشتریان وقتی به نقطه اصلی هیجان رسید که سر و کله استراتژی های بسته بندی محصولات هم پیدا شد. حالا دیگر به جای اینکه یک کت و شلوار یا حتی محصولی ساده مثل پودر کیک لای کاغذ به دست مشتریان برسد، با بسته بندی های شیک و چشم نواز در غرفه فروشگاه ها جا خوش می کرد. اینطوری جادوی حیرت انگیز برندها کامل شد و مشتریان روز به روز خودشان را بیشتر به محصولات برند وابسته می کردند.

شاید پیش خودتان فکر کنید ماجرای بالا بیشتر نوعی جو زدگی مردم در سال های سخت پس از جنگ جهانی باشد، اما ماراتن رقابت بر سر محصولات برند حتی امروزه هم ادامه دارد. احتمالا این ادعای ما با اعتراض های سریع از سوی شما مواجه می شود. پس اجازه دهید با یک مثال دم دستی کل ماجرا را مثل روز روشن کنیم. وقتی شما بعد از یک روز کاری سخت دنبال یک نوشیدنی انرژی زا برای ادامه روز هستید، به محض ورود به سوپرمارکت چه چیزی از ذهن تان می گذرد؟ در دنیایی که برندها اهمیت نداشته باشند، احتمالا پیش خودتان فکر می کنید ارزان ترین و کم کالری ترین نوشیدنی ممکن را بخرید و روزتان را بسازید. با این حال در دنیای برند محور امروزی شما به جای فکر کردن به جزییات کار یک راست می روید سراغ بطری های ردبول و حتی به بقیه نوشیدنی های غرفه محصولات انرژی زا نگاه هم نمی کنید، چه برسد به اینکه بخواهید آنها را با هم مقایسه هم بکنید.

ماراتن میان برندها برای جلب نظر مشتریان هنوز هم به شدت قبل ادامه دارد. مردم سراسر دنیا هم هر روز بیشتر از قبل به جای کم و کیف محصولات درگیر نام برندها می شوند. شاید این داستان برای کسانی که مشتری ساده هستند جذاب باشد، اما احتمالا برای کارآفرینان کلی سوال تازه ایجاد کرده که خوره روح شان شده است. شما را نمی دانم، ولی ما در روزنامه فرصت امروز سوال اساسی مان این است که برندهای مدرن چطور ساخته می شوند؟

بی شک آشنایی با داستان برند و تولید این مفهوم هیجان بسیار زیادی دارد. ولی خیلی به درد کارآفرینان نمی خورد. چرا که الان نه خبری از بازارهای بی رقیب و بدون برند دهه های دور است و نه حتی برندهای بزرگ فرصت زیادی برای درخشش به کسب و کارهای کوچک تر می دهند. با این حساب تبدیل شدن به یک برند دوست داشتنی در دوره و زمانه کنونی بیشتر شبیه به یک هزار توی پررمز و راز است. البته شما در این بین لازم نیست خیلی به خودتان استرس وارد کنید، چراکه ما در روزنامه فرصت امروز مثل همیشه کنارتان هستیم تا کسب و کارتان را با بهترین راهکارها تبدیل به یک برند در کلاس جهانی کنید. ما در اینجا به جای اینکه شما را پی نخود سیاه بفرستیم یا با چند تا تکنیک به درد نخور از زیر بار مسئولیت مان شانه خالی کنیم، یک راست رفته ایم سراغ تجربه برندهای بزرگ تا از دل آن فرمول های طلایی برای تولید برندتان در دوران مدرن کشف کنیم. اگر شما هم وسوسه شده اید تا سری در میان سرها در آورید و تبدیل به یکی از برندهای دوست داشتنی دوران مدرن شوید، هیچ جوره این مقاله را از دست ندهید، چراکه ما قصد داریم به یک ماجراجویی افسانه ای در دنیای کسب و کار و برندینگ برویم.

ویژگی های اساسی برندهای مدرن چیست؟

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

ما رمان پرپیچ و خم مان در دنیای برندهای مدرن را با یک سوال خیلی ساده ادامه می دهیم. شاید فکر کنید کارهای خارق العاده همیشه سوالات پیچیده و دشوار با خودشان دارند. در این صورت باید کاملا با شما مخالفت کنیم. خب اگر قرار بود کسی مثل نیوتون برای کشف قانون جاذبه دنبال سوالات تخصصی و بی نهایت علمی می رفت، اصلا افتادن یک سیب روی زمین ارزش این همه فکر و خیال را پیدا نمی کرد. پس به جای اینکه دنبال سوالات عجیب و غریب باشید، اجازه دهید با هم دنبال یک پرسش شسته و رفته برویم؛ اینکه ویژگی اساسی برندهای مدرن چیست؟

قبل از اینکه برویم سرغ فهرستی از ویژگی ها باید یک توضیح جمع و جور درباره مفهوم برندهای مدرن بدهیم. بی شک امروزه کلی برند رنگارنگ در بازار وجود دارد، اما راستش را بخواهید خیلی از این برندها با شیوه های برندینگ و بازاریابی عصر حجر اصلا به چشم نمی آیند. ما در روزنامه فرصت امروز این گروه از برندها را ماقبل تاریخ می نامیم. به همین خاطر برای برندهای درست و حسابی از عبارت برندهای مدرن استفاده خواهیم کرد. حالا اجازه دهید تا خیلی از تب و تاب ماجراجویی مان نیفتاده ایم، برویم سراغ ویژگی های اساسی برندهای مدرن.

تاثیرگذاری اولیه فوق العاده بالا

آیا تا به حال شده از همان لحظه نخست آشنایی با یک برند شیفته آن شوید؟ طوری که انگار اصلا هیچ برند دیگری در بازار وجود ندارد. احتمالا جواب دادن به این سوال از کارآفرین باهوش خیلی زمان زیادی نمی گیرد. کافی است به مراسم رونمایی از اولین نسخه گوشی های آیفون سخنرانی تاریخی استیو جابز در سال 2007 فکر کنید. اگرچه حالا سری اول گوشی های آیفون فقط یک تکه آجر پاره محسوب می شود، اما در زمان خودش انقلابی در دنیای تکنولوژی بود. نتیجه اش هم تاثیرگذاری بیش از پیش اپل بر روی مشتریان و صف های طولانی برای خرید این گوشی موبایل بود.

شاید فکر کنید اپل اولین گوشی هوشمند دنیا را روانه بازار کرد و به همین خاطر هم شهرتی دیوانه کننده به دست آورد. خب در این صورت احتمالا اسم بردن از برندهایی مثل اچ تی سی به عنوان پیشتاز گوشی های هوشمند حسابی متعجب تان خواهد کرد. اگر از ما بپرسید، می گوییم آنچه اپل را تبدیل به رهبر انقلاب در گوشی های هوشمند کرد و برندهای دیگر را به حاشیه برد، توانایی این برند برای تاثیرگذاری در نگاه اول بود. خب اگر کسی را سراغ دارید که همین الان هم با دیدن ویدئو سخنرانی استیو جابز در سال 2007 شیفته اپل و محصولاتش نشود، ما را هم بی خبر نگذارید!

بی شک امروزه دیگر تکرار روش اپل جوابگوی نیاز برندها نیست. به همین خاطر فرمول طلایی ما برای شما استفاده از اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی و تلاش برای ایجاد ارتباط با برندها و کارآفرینانی است که مثل آب خوردن روی مشتریان اثر می گذارند. اینطوری شما مثل یک فوتبالیست تازه کار که کم کم با تمرین کردن در کنار اسطوره ها تبدیل به مهاجمی همه فن حریف می شود، خیلی زود در بازار شهرتی برای خودتان به هم خواهید زد.

بلندپروازی و یگانه بودن

امروزه تصور دنیای دیجیتال بدون محصولات مایکروسافت، در رأس آنها ویندوز، غیرممکن یا حتی ترسناک است. خیلی از کاربران نسل جدید ویندوز فکر می کنند مایکروسافت یک شبه ایده میلیون دلاری ویندوز به سرش زد و بیل گیتس با اجرای آن راه 100ساله را یک شبه طی کرد. ما اصلا دوست نداریم رویاهای اینچنینی را خراب کنیم، اما راستش را بخواهید در هیچ گوشه و کناری از دنیای کسب و کار خبری از چنین ایده های کاملا انقلابی و نوآورانه ای نیست. نسخه های امروزی ویندوز نتیجه دهه کار بر روی سیستم های عامل ابتدایی تر است و مایکروسافت در این میان بارها و بارها شکست خورده است. تازه، کلی هم رقیب بزرگ دیگر در کنار مایکروسافت به توسعه ویندوز کمک کرده اند. یک نمونه واضح در این میان اپل و ماجراجویی اش برای طراحی سیستم عامل مخصوص خودش است.

با توجه به آنچه گفتیم، تقریبا پرونده نوآوری های عجیب و غریب بسته شده است. با این حال بد نیست از خودمان بپرسیم پس چطور برندهای بزرگ این طور روی مشتریان تاثیر می گذارند؟ این سوال کلیدی ما را به سوی دومین ویژگی برندهای مدرن راهنمایی می کند.

برندهای بزرگ به هیچ وجه کاملا نوآور یا دارای ایده های بی همتا نیستند. به زبان خودمانی، شما در بازار با کسب و کارهای ابرقهرمانی مواجه نیستید. پس یک لطفی به خودتان و بقیه بکنید و حساب دنیای ابرقهرمانی مارول را از عرصه کسب و کار جدا کنید. در عوض یک عالمه برند ریز و درشت پیش روی شما هستند که هر کدام به سهم خودشان نقشی در فیلم سینمایی توسعه دنیای کسب و کار دارند. برندهای مدرن در این میان خیلی خوب از مجموعه ایده ها و تلاش های جمعی کارآفرینان برای ایجاد یک تصویر بلندپروازانه و منحصر به فرد استفاده می کنند.

حالا که بحث از مایکروسافت شد، اجازه دهید دومین ویژگی برندهای مدرن را با همین مثال پیش ببریم. وضعیت این برند در دنیای تکنولوژی و کامپیوتر دقیقا مثل لوئیس همیلتون در فرمول یک است. بی شک کلی راننده در دنیای فرمول یک وجود دارد، اما همه تیم ها می دانند برای درو کردن مسابقات به راننده‎ ای مثل لوئیس همیلتون نیاز خواهند داشت. این ماجرا بدون کم و کاستی درباره مایکروسافت نیز مصداق دارد. دقیقا به همین خاطر هر کسی در دنیا دنبال یک تجربه درجه یک از کار با انواع کامپیوترهاست، اول از همه به فکر نصب ویندوز روی آنها می افتد و حتی سراغ گزینه هایی مثل لینوکس هم نخواهد رفت. به همین سادگی مایکروسافت در دنیای پر از سیستم عامل خودش را به مثابه یک فرشته نجات و یگانه راه حل تجربه ای بی دردسر در دنیای آنلاین مطرح کرده است. پس شما هم به جای اینکه دنبال روش های عجیب و نامتعارف برای تبدیل شدن به برندی بلندپرواز باشید، سعی کنید با استفاده از تجربیات دیگران تفاوتی از زمین تا آسمان برای برند مدرن تان ایجاد کنید؛ همین و بس!

تمرکز بر روی مردم به جای محصولات

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

وضعیت کسب و کارها در بازار دست کمی از گلادیاتورهای زمان روم باستان ندارد. در چنین شرایطی حتی یک لحظه غفلت هم به قیمت از دست دادن تمام اعتبار یک کارآفرین تمام می شود. پس جای تعجب ندارد همه کارآفرینان شش دانگ حواس شان به طراحی بی عیب ترین محصولات ممکن است. ما در روزنامه فرصت امروز قبول داریم محصولات عالی نقش مهمی در موفقیت شرکت ها دارد، اما به شرط اینکه پای مشتریان هم در فعالیت یک برند وسط باشد.

باور کنید یا نه، خیلی از برندها آنقدر درگیر پیچ و خم طراحی محصولات می شوند که اصلا یادشان می رود برای چه در دنیای کسب و کار حضور دارند. بی شک هر کارشناسی درباره هدف اصلی برندها در بازار حرف خودش را می زند و شاید اصلا کوتاه هم نیاید. با این حال ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم مهمترین هدف یک برند از حضور در بازار باید جلب رضایت مشتریان باشد. پس اگر در استراتژی برند شما مشتریان در کانون توجه قرار ندارند، متاسفانه باید بگوییم مسیر را کاملا اشتباه آمده اید و باید تا دیر نشده از اولین دوربرگردان استفاده کنید.

در دنیای شلوغ امروزی برندهای مدرن کمتر به جزییات انتزاعی محصولات توجه دارند. وضعیت شما در این میان مثل بازیگری است که به جای تمرکز بر روی علاقه اش باید به فکر سلیقه مشتریان باشد. وگرنه هر قدر هم که نقش های هنری بازی کند، شاید هیچ وقت اسمش سر زبان ها نیفتد. پس یک لطفی به خودتان بکنید و تا دیر نشده به جای سلیقه خودتان دنبال خواسته های مشتریان بروید. اینطوری حداقل روزنه ای کوچک برای تبدیل شدن به یک برند مدرن خواهید داشت.

مطلب مرتبط: المان های اساسی در طراحی برنامه برندسازی

برندهای مدرن چطور ساخته می شوند؟

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

تا اینجای کار ما اندکی درباره تاریخچه برند به معنای مدرن با هم گپ زدیم و چند تایی از ویژگی برندهای بزرگ را هم با هم زیر و رو کردیم. وضعیت شما الان مثل هنرجوی سینمایی است که کلی اطلاعات درباره ویژگی فیلم های هنری و پرفروش دارد، اما هنوز نمی داند چطور باید یک فیلم درجه یک را کارگردانی کرد. ما در این بخش قصد داریم شما را با نحوه ایجاد برندهای مدرن آشنا کنیم. اینطوری یک بار برای همیشه از شر کابوس جا ماندن از بقیه رقبا در کورس تبدیل شدن به یک برند مدرن خلاص خواهید شد. اجازه دهید بدون هیچ حرف اضافه ای برویم سراغ تکنیک های ساختن یک برند مدرن.

انتخاب اسم و لوگوی منحصر به فرد

وقتی یک برند کارش در ابعاد جهانی حسابی می گیرد، صدها کسب و کار دیگر بدون حتی یک ثانیه تاخیر شروع به کپی برداری از روی دست آن برند می کنند. خیلی از کارآفرینان تازه کار فکر می کنند اگر اسمی شبیه به برندهای بزرگ برای کسب و کارشان انتخاب کنند، مشتریان به طور ناخودآگاه به سوی آنها جذب خواهند شد. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید همین حالا از شما بخواهیم تا به چنین رویاهای دست نیافتنی پایان دهید، چراکه کپی برداری از بقیه برندها هیچ وقت شما را تبدیل به یک گزینه جذاب برای مشتریان نمی کند.

برندهای مدرن به جای کپی برداری از روی دست دیگران یک راست می روند سراغ ارزش های اساسی شان. شاید فکر کنید ارزش های یک برند در همان اول کار اصلا مشخص نیست. در این صورت باید شما را با یک سوال کلیدی آشنا کنیم. اینکه شما برای چه در بازار حضور دارید، سوالی است که خیلی از کارآفرینان حتی روح شان هم از آن خبر ندارد. با این حساب جای تعجب نیست که آنها همیشه دنبال کپی کردن ایده دیگران هستند. اگر شما دوست دارید مثل یک قهرمان در بازار بدرخشید، باید یک بار برای همیشه بهانه ها را کنار گذاشته و با سوال درباره چرایی حضور در بازار رو به رو شوید. این سوال به شما کمک می کند تا با زیر و بم دنیای برندینگ آشنا شده و به جای اسم های تکراری گزینه ای منحصر به فرد برای خودتان انتخاب کنید.

بعد از اینکه شما با مرور دلیل حضورتان در بازار یک اسم درجه یک برای برندتان انتخاب کردید، نوبت به 50 درصد باقی مانده کار می رسد. خب پیش خودتان فکر نکرده اید همه دردسرها با انتخاب یک اسم تمام می شود، مگر نه؟

مرحله ای که شما در اینجا باید به خوبی پشت سر بگذارید، طراحی یک لوگو به یادماندنی است. باور کنید یا نه، امروزه مشتریان دیگر اسم برندها را خیلی حفظ نمی کنند. در عوض این لوگوها هستند که با مشتریان حرف زده و اسم برندها را به آنها یادآوری می کنند. در بعضی از موارد هم برندهایی مثل نایک آنقدر به لوگو خود مطمئن هستند که حتی اسم برند را داخل آن قرار نمی دهند. خب اگر کسی را سراغ دارید که با دیدن لوگو نایک در لحظه اسمش را حدس نزند، ما را هم بی خبر نگذارید.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم این روزها دیگر دوره و زمانه لوگوهای پر زرق و برق به سر رسیده است. بنابراین اگر شما دوست دارید یک لوگوی درجه یک داشته باشید، باید دور ایده های پر از جزییات و پیچیده را خط بکشید. در عوض هرچه طرح های تان ساده و به اصطلاح مینیمال تر باشد، شانس بیشتری برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان خواهید داشت.

برندهای مدرن و مسئله صدای ماندگار

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

برندهای مدرن فقط چشم مشتریان را خیره نمی کنند، بلکه یک پکیج کامل پیش روی آنها قرار می دهند تا دیگر جایی برای شک و تردید باقی نماند. شاید فکر کنید چرا برندهای مدرن تا این اندازه وسواس به خرج می دهند. خب مگر نمی شود کمی پای شان را از روی پدال گاز بردارند و راحت تر در بازار یکه تازی کنند؟ این سوال از آن دست پرسش هایی است که اگر فورا جوابی قانع کننده برای آن پیدا نکنیم، احتمالا همین حالا مسیرتان از ما جدا می شود. اگر بخواهیم بدون حاشیه اضافه یک راست برویم سر اصل مطلب، باید معمای دوراهی های خریداران را توضیح دهیم.

معمای دوراهی خریداران وقتی پیش می آید که یک خریدار بین دو تا برند قرار می گیرد و هیچ جوره نمی تواند از بین آنها یکی را انتخاب کند. شاید پیش خودتان فکر کنید در چنین شرایطی احتمالا شانس یا حتی تجربه های قبلی مشتریان نقش اصلی ماجرا را بازی می کند، اما در عین ناباوری مشتریان در این نوع دوراهی ها ترجیح می دهند سراغ یک برند سوم بروند. ماجرا آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت، نه؟

برندهای مدرن مثل بوکسورهایی که پس از هر مرحله از مسابقات قهرمانی جهان خودشان را برای مبارزه ای سخت تر آماده می کنند، به مرور زمان یاد گرفته اند که باید آنقدر شخصیت جذابی برای مشتریان داشته باشند که دیگر حتی جایی برای فکر کردن به بقیه برندها هم نباشد. اینطوری نه خبری از دوراهی های اعصاب خُردکن خواهد بود، نه دیگر مشتریان کلی بابت یک خرید ساده اذیت می شوند. البته طراحی یک شخصیت بی عیب و نقص برای برندها خیلی هم کار ساده ای نیست، چراکه شما باید یک صدای برند (Brand Voice) منحصر به فرد و مطابق با انتظارات مشتریان برای خودتان دست و پا کنید.

احتمالا مفهوم صدای برند تا به حال چند باری به گوش شما خورده و شاید نکات جسته و گریخته ای هم درباره اش خوانده باشید. با این حال اگر دوست دارید یک برند مدرن و همه فن حریف داشته باشید، باید خیلی بیشتر از این توضیحات دم دست تان باشد. صدای برند در ساده ترین شکل خودش، مجموعه ای از ویژگی ها و تیپ شخصیتی است که برند شما با آنها شناخته می شود. مثلا برند نایک را در نظر بگیرید؛ این برند با شعار مشهور «فقط انجامش بده» شناخته می شود. این یعنی فرقی ندارد شما در چه شرایطی هستید و تا چه اندازه یک ورزشکار حرفه ای محسوب می شوید، همین که فقط تمرین های ورزشی را انجام دهید شما را یک پله به ورزشکار شدن نزدیک تر خواهد کرد؛ به همین سادگی!

حالا که متوجه شدید صدای برند تقریبا چیست، باید کم کم شروع به طراحی آن برای برندتان کنید. وگرنه حتی اگر میلیاردها دلار هم بودجه بازاریابی و تبلیغات داشته باشید، آخرش هم هشت تان گرو نُه ‎تان خواهد بود. فرمول طلایی ما در این مسیر برای ایجاد یک صدای برند عالی استفاده از تعهدات برندتان در برابر مشتریان است. مثلا اگر شما به عنوان یک تولیدی پوشاک از همان اول کار متعهد شده اید از الیاف گیاهی و بازیافتی استفاده کنید، صدای برندتان باید در زمینه حفاظت از محیط زیست توسعه پیدا کند. اینطوری یک برند باورپذیر برای مشتریان و بقیه دست اندرکاران دنیای کسب و کار خواهید بود.

قول ها و وعده های تان را فراموش نکنید!

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

آدم های بزرگ هیچ وقت زیر قول شان نمی زنند. این جمله نه دیالوگ اول یک فیلم کلاسیک است، نه حتی توصیه ای اخلاقی؛ بلکه یکی از اصل های محوری در برندینگ محسوب می شود. پس اگر قصد دارید کسب و کارتان را تبدیل به یک برند بزرگ و صدالبته مدرن کنید، باید همیشه این نصیحت آویزه گوش تان باشد.

مطلب مرتبط: کو برندینگ(Co-Branding) چیست؟ راهنمایی جامع برای برندسازی مشارکتی

برندها هم گاهی اوقات مثل سرمربی های فوتبال به طرفداران شان قول قهرمانی در مسابقات معتبر را می دهند. این تعهدات می تواند شامل عرضه محصولی مناسب با نیازهای تازه مشتریان یا حتی مشارکت در یک پروژه خیریه باشد. ما اصلا قصد نداریم وارد جزییات وعده های برندها شویم، بلکه نکته اساسی در این میان عمل به وعده ها و تعهدات برند است. خب انتظار ندارید هر روز یک قول تازه به مشتریان بدهید و بدون حتی عملی شدن یکی از آنها بازهم در بازار به طور دیوانه وار محبوب باشید؟

بی شک وقتی صحبت از عمل به تعهدات می شود، باید یک مثال درست و حسابی هم چاشنی کار کرد. مثال ما برای این بخش خرده فروشی آنلاین زاپوس (Zappos) است. شاید این خرده فروشی خیلی در بازار به اندازه آمازون مشهور نباشد، اما به خاطر عمل به تعهداتش سر موقع حسابی در دل مشتریان جا باز کرده است. یکی از تعهدات اصلی این خرده فروشی به مشتریانش ارسال سریع و شبانه مرسولات برای آنهاست. این یعنی شما در عرض چند ساعت سفارشات تان را دریافت کرده و دیگر لازم نیست چند روز معطل بمانید. در دنیایی که خیلی از برندها وعده های خود را اصلا عملی نمی کنند، زاپوس در عرض چند هفته به قولش عمل کرد و چند سالی هست که مشتریان در کمترین زمان ممکن سفارشات شان از این خرده فروشی را دریافت می کنند. این یک مثال ساده درباره عمل به تعهدات بود. اگر یک برند مثل زاپوس توانسته اینطوری دل مشتریان را به دست بیاورید، پس چرا شما نتوانید چنین کاری را انجام دهید؟

فعالیت در شبکه های اجتماعی برای جلب اعتماد

مشتریان همیشه دنبال برندهایی قابل اعتماد هستند. از آن دست برندهایی که در هر شرایطی بشود روی همراهی شان حساب کرد و هیچ وقت عرصه را خالی نکنند. حتما از خودتان می پرسید چطور می شود یک برند قابل اعتماد، آن هم در این دنیای شلوغ، بود. جواب ما برای شما حضور در شبکه های اجتماعی است.

همانطور که عصر فیلم های سیاه و سفید به پایان رسیده، دوران آشنایی مشتریان با برندها در کوچه و خیابان ها هم چند سالی است در کتاب های تاریخ جا خوش کرده است. این یعنی شما باید دنبال یک راه حل تازه برای آشنایی با مشتریان باشید. در این بین هم هیچ گزینه ای به اندازه شبکه های اجتماعی به کار شما نمی آید.

تولید محتوا در شبکه های اجتماعی به شما فرصتی طلایی برای آشنایی با مشتریان در سراسر دنیا می دهد. همچنین شما می توانید مثل آب خوردن برنامه ها و ارزش های برندتان را برای کاربران در این فضا توضیح دهید و طوری اعتمادشان را جلب کنید که انگار اصلا هیچ برند دیگری در بازار وجود هم ندارد.

یادتان باشد شما در پلتفرم های اجتماعی دیگر نمی توانید یک طرفه کارتان را پیش ببرید. در عوض باید این فضا را یک جاده دو طرفه فرض کرده و اجازه دهید کاربران هم حرف دل شان را به شما بزنند. اینطوری هم ایده های تازه ای برای برند مدرن تان پیدا می کنید، هم اینکه کم کم تبدیل به یک برند قابل اعتماد برای مشتریان خواهید شد؛ به همین سادگی!

سخن پایانی

برندهای مدرن چطور متولد می شوند؟ داستان رشد و توسعه برندهای بزرگ

داستان ظهور برندهای مدرن دیگر به آخر کار رسیده است. شما الان خیلی خوب از ماجرای ظهور برندهای مدرن آگاهی ندارید و حتی می توانید همین حالا دست به کار ایجاد برند خودتان هم شوید. حالا در پایان کار نوبتی هم باشد، این شما هستید که باید نظرتان را درباره داستان تولید برند بیان کنید.

مطلب مرتبط: حس برند (Brand Sense): الگویی متفاوت برای برندسازی و بازاریابی

من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله به شما کمکی هرچند کوچک برای آشنایی با داستان تولد برند و برندسازی مدرن کرده باشد. قبول دارم اجرای تکنیک های این مقاله شاید در ابتدا کمی سخت باشد، اما قول می دهیم اگر سختی این راه را تحمل کنید خیلی زود سری در میان سرها درمی آورید. پس بهانه های مختلف را کنار گذاشته و همین حالا وارد گود شوید. مثل همیشه اگر سوال یا نکته ای درباره داستان تولد برند داشتید، ما همیشه آماده کمک به شما هستیم. پس لطفا نظرات تان را همین جا برای ما ارسال کنید تا در کوتاه ترین زمان ممکن پاس مناسب را برای تان ارسال نماییم.

منابع:

https://fabrikbrands.com

https://www.theatlantic.com

https://www.skyword.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

مدل های برندسازی سازمانی کدامند

برای ساخت یک تجارت جهانی، تاکید بازاریابی بر تغییر از محصول برندها به برندسازی سازمانی است، به طوریکه در مطالعات بازاریابی، برندسازی و هویت سازمانی با رشد آگاهی از برندهای سازمان می توانیم دید، شناخت و شهرت شرکت را در این فازها افزایش دهیم.

اگر برند سازمانی قوی باشد می تواند به عنوان یک نقطه کانونی مورد توجه قرار گیرد و باعث جذب سهامداران و جلب توجه آن ها شود، این است که باعث می شود تا برند شرکت های مختلف نسبت به یکدیگر متمایز شوند.اما برندسازی فقط برای تمایز داشتن به کار نمی رود، بلکه می شود آن را عامل تعلق نیز در نظر گرفت، یعنی هنگامی که برند سازمانی تاثیر می گذارد، ارزش ها و منابع باعث جذب ذینفعان اصلی سازمان و تشویق آن‌ها به تعلقشان به برند می‌شود. این جذابیت و حس تعلق است که تصمیم گیری و رفتار یک خریدار سازمانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

اولین مرحله در ایران جهت داشتن برند، ثبت آن است اما یک سری از کسب و کار ها زمان و شرایط ثبت برند را ندارند که میتوانند با مراجعه به سایت بورس برند که در زمینه فروش برند آماده فعالیت میکنند برند خود را تامین کنند

 

استفاده مداوم از لوگو، رنگ سازمانی و فونت های اختصاصی می تواند به جذب مخاطبان کمک کند، الینز(Olins) استدلال می کند که استفاده از این روش با بکارگیری از یک نیروی بصری می تواند منجر به برقراری ارتباطی سازگار با مخاطبان گردد. همچنین می تواند به انتقال ارزش برند بپردازد.ارتباط ارزش در سازمان با ارزش های فرهنگی و شیوه های بازاریابی که مشخصه اصلی برندسازی است، نشان دهنده‌ی تماس مستقیم سازمان با فرهنگ سازمانی، چشم انداز استراتژیک و تصاویر ذهنی می باشد.

 

 

این چارچوب درک برندسازی را در خصوص فرآیندهای مربوط به چشم انداز، فرهنگ سازمانی و تصویر ذهنی نشان می دهد.این ۳ عنصر که پایه و اساس برند سازمان را تشکیل می دهند به موارد زیر بستگی دارد:

 

چشم انداز استراتژیک: ایده اصلی در پشت یک شرکت است که بیانگر برنامه های آرمانی مربوط به بخش مدیریت ارشد می باشد و آن چیزی است که شرکت قصد دارد در آینده به آن برسد.

فرهنگ سازمانی: ارزش‌ها، باورها و مفروضات اساسی یک سازمان است که نشانگر نوع ارتباطات بین اعضای آن است. همچنین فرهنگ، نمودی است از همه‌ی راه هایی که کارکنان از طریق آن به درجه و مرتبه‌ای که شرکت دارد می رسند.

تصاویر ذهنی سازمان: دیدگاه های توسعه یافته سهامداران درباره یک سازمان، دیدگاه های مشتریان، رسانه ها، عموم مردم و به طور کلی جهان خارج از شرکت.

چشم انداز استراتژیکی و فرهنگ سازمانی

 

طبق تعریف کالینز (Collins) و پوراس (Porras)؛ “چشم انداز یعنی آنچه که یک سازمان تمایل دارد تا در آینده به آن دست یابد”، با این وجود در طی تحقیقات انجام شده توسط محققان نشان داده شده است که شرکت های موفق، چشم انداز را به معنای بازسازی مجدد ارزش های اصلی تعریف کرده اند به جای آنکه به طور ناگهانی از یک مجموعه ارزش به مجموعه ارزش دیگری منتقل شوند. این نشان می دهد که چشم انداز استراتژیکی و فرهنگ سازمانی با هم مرتبط بوده و می تواند شرکت را به سوی اهداف و سطوح جدید هدایت کند.

 

در اکثر موارد فرهنگ سازمانی می تواند باعث ایجاد تمایز بین ارزش های مورد نظر مانند چشم انداز و ارزش های موجود در سازمان (فرهنگ سازمانی فعلی) گردد. فرهنگ سازمانی عمیقا در رفتار سازمانی وجود دارد اما زمانی به وقوع می پیوندد که ارزش های برند بر فرهنگ سازمانی و ارزش های اصلی آن ارجحیت داشته باشد، ارزش برند سازمانی منجر به ایجاد انسجام بین برند و عملکرد شرکت می شود به طوری که اعضای یک سازمان می توانند به ایجاد ارزش برند سازمانی کمک نمایند.

 

با توجه به شکل ۲ سومین عامل برای برندسازی سازمان که باید با فرهنگ و چشم انداز ارتباط برقرار کند، تصاویر ذهنی سازمان است.

 

فرهنگ سازمانی و چشم انداز و تصاویر ذهنی سازمان

 

طبق نظر آکر، زمانی ارزش برند سازمانی منجر به ایجاد اعتبار در چشم ذینفعان می شود که مطابق با فرهنگ سازمانی و ارزش های شرکت باشد. همچنین در مورد برند سازمانی می توان ادعا کرد که باعث هم ترازی بین تصویر ذهنی سازمان و فرهنگ سازمانی و آگاهی همه ذینفعان در مورد شرکت خواهد شد.

 

تصاویر ذهنی ادراک شده، از طریق ارزش ویژه برند باعث برابری برند در سطوح سازمانی و نفوذ آن در رفتار ذینفعان می‌شود. یک برند سازمانی موفق، نیازمند آن است که تصاویر ذهنی با فرهنگ سازمانی مرتبط باشند که در نتیجه منجر به ایجاد ارزش در رفتار روزمره موجود در درون شرکت خواهد شد.

 

بسیاری از سازمان ها سعی می کنند تا مدیریت تصاویر ذهنی در سازمان را از طریق ترکیبی از تبلیغات، مدیریت ارتباط با مشتری، ارتباطات بازاریابی و روابط عمومی برقرار کنند. در صورتی که برخی از محققان استدلال کرده اند که اثر اصلی این تلاش ها در میان اعضای خود سازمان یافت می شود.

 

چشم انداز استراتژیک و تصاویر ذهنی سازمانی

 

چشم انداز سازمان می تواند بر تصویر ذهنی موجود در سازمان اثر گذارد و به عنوان عامل بعدی مورد نظر قرار گیرد. اما باید در نظر داشت که برای تبدیل شدن به یک برند سازمانی نمی توان صرفا از موقعیت بازار مورد نظر و یا تصویر ذهنی استفاده کرد، بلکه باید از ارزش های اصلی مربوط به شرکت که بر طبق فعالیت آینده برنامه ریزی شده اند نیز استفاده کرد.

 

تغییر و تحول استراتژیک و فعالیت های مربوط به برندسازی مجدد سازمان، کار غیر ممکنی نیست، اما چنین تغییراتی علاوه بر اینکه به یک تلاش جامع نیاز دارد، نیازمند پذیرش ریسک از دست دادن اعتبار نیز می‌باشد. با این حال در روابط بین هویت برند و تصویر ذهنی ادراک شده، تصاویر ذهنی سازمان به عنوان آینه ای عمل می کند که مدیران ارشد در آن می توانند به بررسی چشم انداز استراتژیک شرکت بپردازند.

 

علاوه بر این، چشم انداز استراتژیک می تواند در رابطه با تصاویر ذهنی درک شده توسط سهامداران خارجی، اطلاعات بیشتری را در مورد سازمان و فعالیتش فراهم کند، که این روند شامل عناصری است که در مدیریت مستقیم وجود دارد اما عواملی مانند رسانه ها، تحلیلگران کسب و کار، رقبا و … ممکن است سهامداران را تحت تاثیر قرار دهند که با اهداف مشخص شده در چشم انداز استراتژیک شرکت در تضاد باشند.

 

اگر مدیران نسبت به تصویر ذهنی به وجود آمده توسط دیگران حساس باشند، می توانند برندهای متعلق به شرکت را با موفقیت توسعه داده و پایداری آن را بیشتر کنند. همچنین اگر بتوانند فرهنگ سازمانی را به این معادله اضافه کنند، در موقعیت بهتری برای مدیریت برندهای سازمان خود خواهند رسید.

 

توجه همزمان به چشم انداز، فرهنگ و تصویر ذهنی

 

سازمان‌هایی که مدیران شرکت ها در آن پویا بوده و دارای چشم انداز، فرهنگ و تصویر ذهنی می باشند در مقابل سازمان هایی قرار دارند که مستقل از این عوامل عمل می کنند و یا درکی از فعالیت های درونی سازمانی ندارند.

 

شکل ۲ در رابطه با تفکر مدیران سازمان درباره برند سازمانی مدلی را ارائه می دهد که در آن ارتباط چشم‌انداز، فرهنگ سازمانی و تصویر ذهنی مشخص می شود.

 

از سازمان هایی که این مدل را با موفقیت استفاده می کنند، هواپیمایی بریتیش ایرویز، با بیش از دو دهه قدمت می باشد که حوادث و تغییرات استراتژیکی درون این سازمان نشان دهنده چگونگی فرآیند تجاری آن است، همچنین هویت بصری این سازمان مانند شعار، لوگو، رنگ سازمانی، سبک طراحی و سایر نشانه ها مانند سبک پوشش و رفتار، ما را با نگرش های پیچیده و رفتارهای مربوط به برندسازی سازمان در خصوص چشم انداز، فرهنگ سازمانی و تصویر ذهنی آشنا می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

سواد رسانه ای چیست و چرا باید از آن بدانیم

شاید در سال‌هایی نه چندان دور، استفاده ابزارهای دیجیتال و ورود دنیای فناوری، یک انتخاب بود. شاید به همین علت، سازمان بهداشت جهانی آن را در فهرست مهارت های ده گانه زندگی نیاورده است. اما امروز زندگی دیجیتالی یکی از وجوه زندگی همه‌ی ماست و حتی اگر بپذیریم که می‌توانیم سهم تکنولوژی دیجیتال را در زندگی خود کاهش دهیم، اما بی‌تردید حذف کردن تکنولوژی از زندگی تقریباً امکان پذیر نیست (برخی از سبک‌های زندگی غیرممکن می‌شوند). به همین علت، بسیار از کشورهای جهان، تقویت سواد فناورانه و افزایش سواد دیجیتال را در برنامه‌ی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان و نیز در برنامه‌های آموزشی دانشگاهی گنجانده‌اند. برندهای معروف از متخصصان رسانه و ارتباطات برای تعامل هرچه بیشتر و بهتر با مخاطبانشان استفاده میکنند و متوجه شده اند چقدر این داشتن برند چقدر مهم است. برای داشتن برند در ایران باید ابتدا اسمی برای خودتان انتخاب و سپش آن را ثبت کنید. درصورتی که شرایط ثبت را نداشتید میتوانید از بورس برند که مرجع فروش برند آماده است کمک بگیرید

 

با توجه به این‌که متمم، درس‌های متنوعی در حوزه‌ی تکنولوژی دیجیتال و استفاده از آن ارائه کرده است، اما نقشه راه افزایش سواد دیجیتال می‌تواند راهنمای مناسبی برای مطالعه‌ی درس‌ها – و البته تصویری از مسیر آتی توسعه‌ی محتوای متمم در این حوزه – باشد.

 

مفهوم شکاف دیجیتالی

شکاف دیجیتالی درسی است که پیشنهاد می‌کنیم آن را پیش از سایر درس‌های مرتبط با سواد فناورانه مطالعه کنید.

 

چون به ما یادآوری می‌کند که چرا لازم است برای این نوع درس‌ها وقت بگذاریم.

 

شاید بخشی از مسئولیت شکاف دیجیتالی متوجه دولت‌ها باشد، اما اگر خودمان هم برای افزایش سواد دیجیتالی خود وقت نگذاریم، بیشتر احتمال دارد که وادار شویم هزینه‌ی شکاف دیجیتالی را پرداخت کنیم.

 

تعریف شکاف دیجیتالی چیست؟

 

آشنایی با ترمینولوژی دیجیتال

اگر بخواهیم در زمینه‌ی هر علم یا هنر یا مهارتی صحبت کنیم، لازم است که کلمات کلیدی و ترمینولوژی آن حوزه را بشناسیم.

 

طبیعتاً حوزه‌ی دیجیتال و سواد دیجیتال هم از این قاعده، مستثنی نیست.

 

ما هم در متمم، به بهانه های مختلف در مورد ترمینولوژی دیجیتال صحبت کرده‌ایم و خواهیم کرد.

 

اما نمی‌توانیم یادگیری ترمینولوژی دیجیتال را به عنوان پیش نیاز یادگیری سواد دیجیتال مطرح کنیم.

 

چنانکه هیچکس نمی‌تواند شما را وادار کند برای یادگیری زبان انگلیسی، ابتدا همه‌ی کلمات و واژه‌های دیکشنری را حفظ کنید.

 

بنابراین روش مناسب این است که  به واژه ها و اصطلاحات مرتبط با تکنولوژی دیجیتال حساس باشیم و در مواردی که آنها را به صورت مکرر می‌شنویم، برای درک مفهوم دقیق آنها بکوشیم.

 

به این مثال‌ها توجه کنید:

 

بسیاری از ما، هنوز واژه‌های دیجیتال و آنلاین را به جای یکدیگر استفاده می‌کنیم و مثلاً به تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی آنلاین توجه نمی‌کنیم.

به تفاوت‌ها و قابلیت‌ها و نقاط قوت و ضعف نرم افزارهای آفلاین در مقایسه با سرویس‌های آنلاین و یا نرم افزارهای نیازمند ارتباط آنلاین توجه نداریم.

معنای دقیقی از واژه‌هایی مانند دولت الکترونیک در ذهن نداریم و یا پیش فرض‌ها و انتظارات ذهنی خودمان را به این مفاهیم (که تعریف دقیق و مشخص دارند) تحمیل می‌کنیم.

موارد زیر از جمله درس‌هایی هستند که ما آن‌ها را با این هدف (آشنایی با ترمینولوژی دیجیتال) در متمم ارائه کرده‌ایم:

 

  تفاوت واژه‌های فیزیکی، دیجیتال، آنلاین، آفلاین و مجازی

 

مفهوم شبکه و اینترنت چیست و وقتی ارتباط گسترده‌ی توزیع شده بین انسان‌ها و کامپیوترها به وجود می‌آید چه فرصت‌ها و ظرفیت‌های جدیدی به وجود می‌آید؟

 

  تفاوت واژه‌های شبکه، اینترنت، اینترانت و وب

 

  تفاوت واژه‌های اموتیکون، اسمایلی، استیکر و ایموجی

 

منظور از اینترنت اشیا یا IoT چیست و وقتی تعداد دستگاه‌هایی که روی بستر اینترنت به هم وصل هستند از تعداد انسان‌ها بیشتر می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد و جهان چه وضعیتی پیدا می‌کند؟ بیگ دیتا چیست و چه رابطه‌ای با IoT پیدا می‌کند؟

 

  اینترنت اشیا

  بیگ دیتا (کلان داده)

  واقعیت مجازی و واقعیت افزوده

  اسپم

منظور از اصطلاح فناوری اطلاعات یا Information Technology یا همان IT چیست؟ چه چیزهایی زیر چتر IT قرار می‌گیرند؟ آیا هر نوع فعالیتی که به نوعی به کامپیوتر و تکنولوژی‌های نوین مربوط باشد، زیرمجموعه IT محصول می‌شود؟

 

  فناوری اطلاعات

 

  QR Code

 

  آدرس IP

 

  URL

 

  حافظه کش

 

  کوکی (Cookie)

 

امروز علاوه بر اصطلاح وب، اصطلاح‌های Web 2.0 و Web 3.0 و Web 4.0 را هم می‌شنویم. این در حالی است که هنوز از پتانسیل‌های Web 2.0 هم به صورت کافی استفاده نکرده‌ایم. منظور از نسل‌های مختلف وب چیست؟

 

  وب ۲.۰

 

آشنایی با ابزارها و اپلیکیشن های دیجیتال

تعداد ابزارهای دیجیتال موجود در اطراف ما، بیشتر از حدی است که حتی اگر تمام عمرمان را صرف خواندن نام‌شان کنیم، فهرست بلندبالای آنها به پایان برسد.

 

اما این نمی‌تواند توجیهی برای حذف یادگیری نرم افزارها و ابزارهای دیجیتال از برنامه های آموزشی و مهارتی باشد.

 

هر کس، بسته به نیازهای خود لازم دارد که برخی نرم افزارهای مرتبط با تخصص‌اش را فرا بگیرد و البته در این میان نرم افزارهایی هستند که مستقل از دانش و حرفه و اولویت‌های ما، آشنایی با آنها ضروری و اجتناب ناپذیر است.

 

خانواده نرم افزارهای آفیس، نرم افزارهای مدیریت کارایی و بهره وری و نیز خبرخوان‌ها، تنها نمونه‌هایی از این دسته ابزارهای ضروری در دنیای جدید هستند.

 

ما تا کنون اشاره‌هایی به برخی نرم افزارها مانند موارد زیر داشته‌ایم. اما این مجموعه به صورت جدی تکمیل خواهد شد:

 

وان نوت

اورنوت

Todoist

اکسل

معرفی خبرخوان هایی برای سیستم عامل اندروید

معرفی خبرخوان هایی برای آیفون و آی پد

سواد اطلاعاتی یا Information Literacy

سواد اطلاعاتی یا Information Literacy یکی از زیرمجموعه های مهم در سواد دیجیتال محسوب می‌شود.

 

پس از اینکه واژه ها و مفاهیم اولیه دیجیتال را بیاموزیم و اکوسیستم تکنولوژی را در حد اولیه بفهمیم و تا حدی با برخی از ابزارهای عمومی دیجیتال آشنا شویم، وقت آن است که به شکلی جدی‌تر و عمیق‌تر، با اطلاعات آشنا شویم و بتوانیم آن را برای دستیابی به اهدافمان، به خدمت بگیریم.

 

در اینجا نمونه‌هایی از موضوعات مورد بحث در سواد اطلاعاتی یا Information Literacy را با هم مرور می‌کنیم:

 

طبقه بندی اطلاعات دیجیتال یکی از مهارت‌های مهم در سواد اطلاعاتی است. این طبقه بندی ممکن است از منظرهای مختلف از جمله منبع اطلاعات، سطح اطلاعات، پیچیدگی اطلاعات، اعتبار اطلاعات و ساختار اطلاعات باشد.

 

مهارت جستجو در وب مهارت مهم دیگری است که با توجه به حجم انبوه اطلاعاتِ غیرمفید و غیرمعتبر در وب (آلودگی‌های اطلاعاتی)، می‌توان آن را به زباله گردی دیجیتال تشبیه کرد.

ما در متمم، مجموعه درس‌مستقلی را به این موضوع اختصاص داده‌ایم:

 

آموزش جستجوی حرفه ای در گوگل

شناخت انواع مقالات در فضای آنلاین: زمانی بود که واژه‌ی مقاله در انحصار دانشگاهیان بود. آن‌ها را هم عموماً با صفت‌هایی مانند Conference Paper و Journal Paper توصیف می‌کردند.

امروز ساده‌ترین متن‌های فضای دیجیتال هم مقاله نامیده می‌شوند.

این مقالات اگر به صورت حرفه‌ای تولید و تنظیم شوند، دستاوردهایی به مراتب ارزشمندتر از مقالات سنتی دانشگاهی دارند و اگر با آنها آشنا نباشیم، می‌توانند باعث یادگیری‌های نادرست و تکیه بر منابع غیرمعتبر شوند.

به همین علت، مقاله شناسی و ارزیابی مقالات که قبلاً یک شغل محسوب می‌شد، امروز به بخشی ضروری از سواد دیجیتال تبدیل شده و هر کس باید بتواند تا حد قابل قبولی، نیازهای اولیه‌‌اش را در این زمینه، به صورت فردی مرتفع نماید.

 

مفهوم کپی رایت: کپی رایت، فراتر از علامت  کوچکی است که وقت و بی‌وقت آن را در جاهای مختلف سایت‌ها و وبلاگ‌ها و ابتدا و انتهای فیلم‌ها به کار می‌گیریم.

در گذشته، مالکیت معنوی بیشتر از جنس بحث‌های حقوقی بود و کسانی که احساس می‌کردند حق آنها تضییع شده است، به سراغ مراجع قضایی می‌رفتند.

اما از آنجا که سیستم قضایی جهان نتوانست به سرعت خود را با شرایط و نیازهای جدید تطبیق دهد، امروزه بخش قابل توجهی از پیگیری‌های مربوطه، از طریق سازمان‌ها و ساختارهای متعدد مجازی انجام می‌شود.

بنابراین، مهم است که بدانیم دنیای جدید، چه مکانیزم‌ها و ابزارها و چارچوب‌هایی را جایگزین سیستم سنتی دنیای کهن کرده است.

 

نقد و تحلیل محتوای دیجیتال تخصص ارزشمند دیگری است که هر یک از ما، به اندازه‌ی توان و نیازمان باید برایش وقت بگذاریم.

این کار از ارزیابی یک پیامک در تلگرام آغاز شده و تا اعتبارسنجی محتوای سایت‌های بزرگ جهان ادامه می‌یابد.

 

مفهوم متادیتا یا فراداده یا اَبَرداده (Metadata) و نیز فرااطلاعات یا اَبَراطلاعات (Metainformation) از جمله مفاهیم کلیدی دیگر در سواد اطلاعاتی است.

به این معنا که بتوانیم داده‌ای در مورد داده‌ها تولید کنیم و یا اطلاعاتی در مورد اطلاعات تولید کنیم.

این بخش از سواد اطلاعاتی، بسیار ارزشمند و ارزش آفرین است و امروز نیز به سرعت رو به گسترش و عمیق‌تر شدن است.

ما شکل‌های ساده‌ای از این بحث را در حد برچسب گذاری محتوا در متمم مورد اشاره قرار داده‌ایم.

اما شاید برایتان جالب باشد که این بحث چنان پیچیده شده که حتی دانشمندان اطلاعات، برای حل چالش‌های آن به سراغ الگو گرفتن از طبیعت رفته‌اند و مدل‌هایی مانند DITA (مخفف Darwin Information Typing Architecture) ایجاد کرده‌اند. شاید با الهام از ساختارهای داروین، بتوانند در این زمینه گامی به پیش بردارند.

 

مهارت یادگیری در فضای دیجیتال مهارت کلیدی دیگری است که به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سواد اطلاعاتی مورد توجه قرار می‌گیرد.

زمانی که نخستین نسخه‌ی دائره المعارف‌ها روی CD و بعدها DVD منتشر شد، برای خیلی‌ها این سوال ایجاد شده بود که آیا محفوظات سنتی دیگر می‌توانند مفید باشند؟

آن زمان، انسان‌ها با غرور اعلام می‌کردند که الان پنجاه یا صد جلد کتاب را در کیف خود دارند.

بعدها گسترش وب، این دسترسی را سریع‌تر، ارزان‌تر و فراگیر کرد. اما به تدریج متوجه شدیم که امکانات جدید، به معنای یادگیری بهتر نیست. بلکه صرفاً حجم اطلاعات بیشتری را با سرعت بهتری در اختیار ما قرار می‌دهد.

اتفاقاً این بمباران اطلاعاتی و این سیستم به هم پیوسته‌ی انسانی، پیچیدگی‌های بیشتری دارد و مهارتهای یادگیری سنتی، نمی‌توانند به سادگی در این فضای جدید مورد استفاده قرار گیرند.

به همین علت، مهارت استفاده از اطلاعات دیجیتال برای یادگیری، به مهارتی ضروری و متاسفانه کمیاب تبدیل شده است.

 

آیا آموزش الکترونیکی و روش‌های یادگیری دیجیتالی برای شما مناسب است؟

 

تفکر نقادانه در دنیای دیجیتال: بحث تفکر نقادانه یا Critical Thinking که در دنیای فیزیکی و ارتباطات و استدلال‌ها و تحلیل‌های ما از دنیای اطراف مطرح می‌شود، در دنیای دیجیتال هم به قوت خود باقی است.

ضعف در تفکر نقادانه می‌تواند باعث شود که ما سریع‌تر از قبل، در دام اطلاعات نادرست و گمراه کننده گرفتار شویم و نه تنها از توسعه و تعمیق مدل ذهنی خود محروم شویم، بلکه داشته های فعلی خود را هم از دست بدهیم و تحلیل‌ها و درک ما از محیط اطراف، تضعیف شود.

 

سواد رسانه های دیجیتال یا Digital Media Literacy

واقعیت تاریخی این است که رسانه، هرگز در ذات خود معنای مخاطب انبوه را نداشته است.

 

این را به سادگی می‌توان از مطالعه‌ی آثار بزرگان کلاسیک حوزه رسانه نظیر مارشال مک لوهان استنتاج کرد.

 

همچنین اینکه واژه‌هایی مانند Mass Media یا رسانه های انبوه وجود دارند، نشان می‌دهد که رسانه می‌تواند انبوه هم نباشد.

 

اما از همه‌ی این بحث و استدلال‌ها که بگذریم:

 

چاره‌ای نداریم جز این که بپذیریم طی دهه های اخیر، همیشه در پشت کلمه‌ی رسانه مفهوم انبوه مخاطبان هم پنهان بوده است.

 

اگر کسی بگوید صاحب رسانه است و سپس تابلوی اعلانات داخل آسانسور خانه‌اش را به شما نشان دهد، احتمالاً به او خواهید خندید.

 

اما اتفاقی که در دوران اخیر به وجود آمده است، ظهور رسانه های دیجیتال است. رسانه های دیجیتال اتفاقاً ادعای دسترسی انبوه را ندارند و حتی اگر دسترسی انبوه هم داشته باشند، افتخارشان به این مسئله نیست.

 

ادعای مهم و البته درست رسانه های دیجیتال (و رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از زیرمجموعه های آنها) این است که می‌توانند پیام و نظرشان را با دقت مناسبی به مخاطب هدف برسانند.

 

به نظر می‌رسد اگر چه دانش کلاسیک رسانه هنوز و همیشه می‌تواند زیربنایی برای اندیشیدن ما و تحلیل رسانه های نوین باشد، اما اگر ویژگی های رسانه های نوین را نشناسیم، ممکن است متوجه نشویم که پارادایم های جدیدی در حوزه رسانه ظهور کرده‌اند و در نتیجه، در درک کامل ظرفیت‌ها و محدودیت‌های فضای رسانه های دیجیتال، ناتوان بمانیم.

 

در کنار بحث های مطرح شده در زمینه سواد اطلاعاتی یا Information Literacy، لازم است موضوعات دیگری را هم بشناسیم تا بتوانیم در زمینه سواد رسانه های دیجیتال، حداقل های لازم را کسب کنیم.

 

از جمله موضوعات مورد نیاز، می‌توان به بحث‌های زیر اشاره کرد:

 

شناخت رسانه

آشنایی با شیوه های دسترسی به اطلاعات و اخبار

ارزیابی اطلاعات و اخبار بر اساس ارزش و صحت و سقم

شناخت و توانایی تفکیک منابع اوریجیتال و غیر اوریجینال

انتقال درست اطلاعات به دیگران با کمترین خطا و محدودیت‌های انتقال اطلاعات

آشنایی با فن‌آوری ارتباطات و اطلاعات

نحوه اظهار نظر صحیح و مناسب در رسانه‌ها

شرایط اثربخشی بهتر یک رسانه

آشنایی با مبانی دانش تبلیغات و به طور خاص تبلیغات دیجیتال

سواد محتوای دیجیتال یا Digital Content Literacy

ما تا کنون به مبانی بسیار ساده و ابتدایی استراتژی محتوا اشاره کرده‌ایم و به این بهانه، اشاره‌هایی ساده و کوتاه به برخی از مفاهیم اولیه سواد محتوای دیجیتال داشته‌ایم.

 

اما طبیعتاً در بحث سواد دیجیتال انتظار می‌رود محتوای دیجیتال به شکلی دقیق‌تر و عمیق‌تر شناخته و درک شود.

 

موارد زیر را می‌توان فصل مشترک فهرست‌های مختلفی دانست که در زمینه سواد محتوای دیجیتال تدوین و پیشنهاد شده‌اند:

منبع : متمم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

اهمیت برندسازی در بازاریابی و افزایش فروش

برندسازی در زمینه فروش و بازاریابی بسیار تأثیرگذار است. علاوه بر این که داشتن یک برند تجاری شما را از رقبا متمایز می‌سازد، دلایل مهم دیگری نیز وجود دارد که ساخت برند را به یک مقوله پر اهمیت در کسب و کار تبدیل می‌کند. در ایران به دوصورت میتوانید برند داشته باشید مورد اول اینکه برند خود را در اداره مالکیت معنوی ثبت کنید و دیگر اینکه از بورس برند که مرجع خرید و فروش برند است کمک بگیرید و از برند های أماده این سایت استفاده کنید . اما اینکه چرا برند سازی مهم است دلایل زیادی دارد و این دلایل عبارتند از:

 

 

اطلاع‌رسانی به مخاطبین

برندینگ در بازاریابی محصول نقش بسزایی دارد، وظیفه اصلی بازایابی اطلاع‌رسانی به مخاطب درباره محصول و خدمات است که با کمک برندسازی می‌توان به راحتی به این مهم دست پیدا کرد.

 

 

 

یکپارچگی

 

برندسازی سبب می‌شود تا نام، آرم، محصول و خدمات یک کسب و کار با هم پیوند داشته و زیر سایه یک برند قرار گیرند. به این ترتیب ترغیب مشتری برای توجه به یک محصول یا خدمات کار ساده‌تری است. با یکپارچگی و هدفمندی اعضا در سازمان، شکل بازاریابی ارتقاء یافته و با موفقیت بیشتری همراه است.

 

 

 

افزایش فروش

 

یکی از مواردی که برندسازی تأثیر مستقیمی روی آن دارد، افزایش فروش است. تجربه نشان می‌دهد که برند تجاری باعث افزایش فروش و کسب درآمد می‌شود. به راحتی می‌توان بر اساس چگونگی عملکرد و استراتژی‌های بازاریابی یک برند تجاری میزان درآمد و کسب سود آن را تخمین زد. ضمن این که تجاری‌سازی یک برند کمک می‌کند تا با افزایش فعالیت‌های استراتژیک در حوزه بازاریابی و آموزش‌های موجود در این زمینه به فروش بیشتری دست پیدا کند.

 

 

 

اعتمادسازی در بازار

 

وقتی یک کسب و کار صاحب یک برند تجاری باشد از اعتماد و اعتبار بیشتری در بازار برخوردار است. در واقع با برندینگ شما اعلام می‌کنید که به وعده‌های خود عمل خواهید کرد، ادعا‌هایی که در مورد محصولات یا خدمات خود ارائه می‌کنید واقعی است و تضمین لازم برای اجرای آن‌ها را در اختیار دارید. در حقیقت این برندسازی است که به مشتری اجازه ایجاد ذهنیت مثبت در مورد محصولات یا خدمات شما را می‌بخشد.

 

نقش برندینگ و برندسازی در توسعه و رشد کسب و کار

 

به هیچ عنوان نمی‌توان از نقش مؤثر ساخت برند در مسیر توسعه کسب و کار غافل بود. برند سازی به شما کمک می‌کند تا علاوه بر ایجاد تأثیرات مثبت و ماندگار در ذهن مخاطب، به نیازهای آینده آنها نیز واقف باشید. ضمن این که اصلی‌ترین عامل تمایز شما از رقبایتان در عرصه‌های مختلف راه‌اندازی، رشد و توسعه کسب و کار همین ساخت برند است.

 

 

 

هویت بخشی، هدایت کسب و کار جدید و طراحی استراتژی های بازاریابی موفق از مهمترین تأثیرات برندسازی است. وقتی هویت‌سازی برای برند به طور کامل و اصولی انجام گیرد، اعتمادسازی بازار و مخاطبین نیز به شکل صحیح‌تری پیش می‌رود، شما می‌توانید برنامه‌ریزی مدون و استراتژی‌های بازاریابی را به خوبی در مسییر رشد خود پیاده‌سازی کنید و در نتیجه، رشد و توسعه کسب و کار سریع‌تر و اصولی‌تر پیش خواهد رفت.

 

 

 

بیشتر بخوانید: نقش عکسها در بازاریابی، برندسازی و فروش کسب و کارها

 

برای برندسازی اصولی چه مراحل و پروسه‌ای باید انجام شود؟

برای این که برندسازی به شکل اصولی و موفقیت‌آمیز انجام گیرد باید از مراحل آن آگاه باشید. در واقع این مراحل به شما کمک می‌کند تا گام‌های مطمئن‌تری در مسیر برند سازی بردارید و سریع‌تر به هدف برسید:

 

 

 

زیرساخت‌ها را مهیا کنید

 

یکی از مهمترین و اولین قدم‌ها در مسیر برندسازی، مهیا بودن زیرساخت‌های لازم است. ویژگی‌های برند را بررسی کنید، مثلاً مدرن بودن، لوکس بودن، ارزان بودن، رقابتی بودن و… از جمله ویژگی‌هایی است که می‌توانید برای برند خود در نظر بگیرید. نکته مهم توجه و تحقیق بازار است. بهتر است قبل از اقدام به برندینگ، وضعیت رقابت، تهدید‌ها و فرصت‌های بازار را نیز شناسایی کنید.

 

 

 

شخصیت‌سازی برند

 

این مسأله یکی از مهمترین گام‌های برندسازی است. باید برای برند خود شخصیتی قدرتمند و خاص طراحی کنید. باید ویژگی های منحصر بفردی برای هویت  برند خود در نظر بگیرید. مثلاً المان‌های بصری از جمله لوگو، بروشور، وب سایت، بنر‌های تبلیغاتی و… ، لحن گفتار متن کاتالوگ، نوشتار متن سایت، ‌ایمیل‌ها، آگهی‌ها و… ، نوع بسته‌بندی، طراحی بسته‌بندی، رنگ بسته‌بندی، محیط کار شامل لباس پرسنل، دکوراسیون داخلی، نوع ارتباط با مشتری، منشور سازمانی و… همگی از جمله مواردی هستند که در مورد شخصیت‌سازی برند باید به آن‌ها توجه خاص داشته باشید.

 

 سایت مالکیت معنوی ثبت برند : 

https://ipm.ssaa.ir/SignIn?Anonymous=Yes&StbValidator=636879836407911364&xss=No

 

 

برندسازی

 

 

بیشتر بخوانید: وب سایت چه نقشی در بازاریابی و برندسازی کسب و کارها دارد؟

 

 

 

چشم انداز واضح و مشخص

 

برای این که بتوانید برنامه‌ریزی خوب و دقیقی ارائه کنید نیاز است که چشم انداز واضحی داشته باشید. بررسی مواردی چون بازار‌های هدف، سهم برند از بازار، میزان درآمد و دارایی و… از جمله مواردی است که باید مشخص کنید. به این مسأله دقت داشته باشید که شما نمی‌توانید در همه زمینه‌ها برند باشید، پس بهتر است به دنبال نقاط قوت خود باشید، در این زمینه حتماً رقبا را از جهات مختلف بررسی کنید.

 

 

 

مراحل اصلی برندسازی

برندینگ یا برندسازی شامل سه مرحله مهم و اساسی است که باید به صورت استاندارد و اصولی پیاده‌سازی شود. این مراحل عبارتند از:

 

 

 

برندسازی استراتژیک:

 

در این مرحله از کار شما محصول یا خدمات خود را برای شناخته شدن بهتر وارد بازار می‌کنید. معمولاً برندینگ با پخش محصل در بازار نوعی برند سازی استراتژیک محسوب می‌شود.

 

 

 

برندسازی میانی:

 

در این مرحله شما سعی می‌کنید روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و وجه تمایز خود از رقبا را برجسته‌تر سازید. نوع ارتباط با مشتری، بسته‌بندی اصولی، ارائه خدمات با کیفیت، محصولات متمایز و… از جمله مواردی است که در این شکل از برند سازی مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

 

 

برندسازی عملیاتی:

 

در این مرحله شما با برنامه‌ریزی کوتاه و بلندمدت برای شناخته شدن پیش می‌روید، تبلیغات، بازاریابی و تلاش برای ماندگاری در ذهن مخاطب با روش‌های استراتژیک از جمله مواردی است که در این بخش جای می‌گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

مراحله برندینگ یا برند سازی یک محصول چیست

 

ساخت برند در یک شب ممکن نیست و شاید لازم باشد سال‌ها برای آن وقت و هزینه صرف کنید؛ اما در هر نقطه از مسیر که باشید، یک اشتباه کوچک می‌تواند تمام آنچه را که ساخته‌اید، خراب کند و شما را باز به نقطۀ صفر برگرداند. در بدترین حالت، برای همیشه حمایت و جایگاه خود را در بین مردم از دست می‌دهیدبرای دوری از این اتفاق، باید استراتژی خود را بر پایه‌ای محکم بنا کنید و قدم‌های ابتدایی مراحل برندینگ را به‌درستی بردارید. در این صورت، برندی قدرتمند می‌سازید که در برابر هر زلزله‌ای مقاوم خواهد بود و به‌راحتی ویران نمی‌شود. قبل از شروع مراحل ما باید یک نام برای برند خود انتخاب کنیم که در صورت مشکل در ثبت این برند در سازمان مالکیت معنوی میتوانیم از کارشناسان خبره بورس برند در زمینه خرید برند و فروش برند آماده و ثبت شده که کار مارا به شدت سرعت میبخشند کمک بگیریم.

 

به همین خاطر، اجازه دهید به سراغ معرفی مراحل برندسازی برویم:

 

۱. هدف کسب‌وکار خود را تعیین کنید

 

هر برند موفقی یک هدف قدرتمند و متمرکز دارد. این هدف همیشه مبنای تلاش‌ها و فعالیت‌های کسب‌وکار قرار می‌گیرد، اجازه نمی‌دهد از مسیر درست خارج شود و در نگرش مشتریان، کارمندان و بازار نسبت به آن تأثیر می‌گذارد.

 

اگر در تعیین هدف خود سردرگم هستید، از دایرۀ طلایی سیمون سینک (Simon Sinek) استفاده کنید و سه سؤال زیر را پاسخ دهید:

 

چه چیزی (What): محصول یا کسب‌وکار شما چه ویژگی‌هایی دارد؟ و چه ارزشی به مشتری ارائه می‌دهد؟

چگونه (How): چگونه می‌توانید متفاوت از رقبا باشید؟ مزیت رقابتی و نقطۀ تمایز شما نسبت به آن‌ها چیست؟ و چرا باید مردم به شما توجه کنند؟

چرا (Why): چرا این مجموعه شکل گرفته است؟ و می‌خواهد چه مشکلی را حل کند؟

 

 

۲. رقبای خود را بشناسید

 

با شناخت رقبا متوجه می‌شوید که چه جایگاهی در بازار دارید و باید به کجا برسید؛ همچنین نقاط تمایز و قوت خود را کشف می‌کنید و می‌توانید برای قانع‌کردن مخاطب، روی آن‌ها مانور دهید. برای این کار، ابتدا سؤالات زیر را بررسی کنید:

 

کدام شرکت‌ها رقیب اصلی شما به حساب می‌آیند؟

چه موفقیت‌ها و شکست‌هایی داشته‌اند؟

محصولات آن‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

مشتریان و کاربران وب، چه چیزهایی دربارۀ آن‌ها می‌گویند؟

از چه کانال‌های آفلاین و آنلاینی برای بازاریابی خود استفاده می‌کنند؟

داده‌هایی را که به دست می‌آورید، در یک جدول وارد کنید و مقایسه‌ای بین آن‌ها و اطلاعات مجموعۀ خود انجام دهید. کدام دغدغۀ مشتری در این بازار نادیده گرفته شده است که محصول شما می‌‌تواند به آن پاسخ دهد؟

 

مقاله پیشنهادی: برندینگ دیجیتال چیست؛ برندسازی دیجیتال به‌ زبانی ساده

 ۳. مخاطب هدف خود را تعیین کنید

تمام کسب‌وکار شما حول مخاطب می‌چرخد؛ مأموریت و پیام شما را رفتارها، نیازها و سبک‌ زندگی او مشخص می‌کنند. نمی‌توان همۀ مردم و بازار را مشتریان خود دانست و رضایت تمام آن‌ها را جلب کرد؛ بنابراین باید بخشی از بازار را انتخاب کنید.

 

برندهای مختلف مایع‌ ظرفشویی را در نظر بگیرید. آن‌ها محصولی یکسان دارند؛ اما هر یک بر سگمنت متفاوتی از جامعه تمرکز کرده‌اند:

 

دورتو با شعار «بوی تمیزی می‌دهد» و شخصیت عمه‌خانم، افرادی را انتخاب کرده است که به تمیزی و براق‌کردن ظرف‌ها اهمیت می‌دهند.

خاکستر با شعار «بدون پارابن» به سراغ مصرف‌کنندگانی می‌رود که نگران سلامت خود هستند و از مواد شیمیایی و سمی دوری می‌کنند.

پریل هم میگوید: «فقط یک قطره کافی است» و روی سخنش کاربرانی هستند که به‌صرفه‌بودن محصول برایشان در اولویت قرار دارد.

 

 

شعار دورتو

 

 

می‌توانید مخاطب ایدئال خود را بسازید. از خود بپرسید می‌خواهید چه کسی مشتری شما باشد و این شخص از چه ویژگی‌ها و عادت‌های رفتاری‌‌ای برخوردار است. سپس، براساس همین پرسونا، استراتژی‌های بازاریابی خود را تدوین کنید.

 

تا اینجای کار، با ۳ مرحله از مراحل برندسازی آشنا شدید. ادامهٔ مسیر به انجام صحیح این ۳ مرحله گره خورده است؛ بنابراین توصیه می‌کنیم کمی وسواس به خرج دهید و از آن‌ها سرسری نگذرید.

 

هر هفته یک محتوای اختصاصی همراه با جدیدترین مقالات، اخبار و نکات آموزشی بازاریابی و تبلیغات را برای شما می‌فرستیم.

 

۴. مأموریت و چشم‌انداز خود را مشخص کنید

 

داشتن یک چشم‌انداز و مأموریت مشخص به شما کمک می‌کند تصمیم‌های درستی بگیرید و فرایندهای هدفمندتر و مؤثرتری تعریف کنید.

 

چشم‌انداز (Vision):

در چشم‌انداز هدف بلندمدت، رؤیا یا آیندۀ ایدئالی  را تعریف می‌کنید که می‌خواهید روزی به آن برسید. این هدف می‌تواند آرمانی و احساسی باشد. برای مثال، دیزنی‌لند چشم‌انداز خود را این‌گونه تعریف کرده است:

 

همۀ مردم خوشحال باشند

 

چشم‌انداز به کارمندان برای تلاش بیشتر و عملکرد بهتر انگیزه می‌دهد و آن‌ها را نسبت به کارشان متعهد می‌سازد.

 

مأموریت (Mission):

مأموریت به کارهای در حال انجام شما گفته می‌شود و باید در نهایت، شما را به چشم‌اندازتان برسانند. به عبارتی، مأموریت مشخص می‌کند چگونه و با انجام چه کارهایی به چشم‌انداز خود می‌رسید.

 

باز هم برگردیم به دیزنی‌لند؛ مأموریت این کمپانی «سرگرم‌کردن، آگاه‌ساختن و الهام‌بخشی به مردم سراسر جهان با قدرت داستان‌سرایی، خلاقیت و فناوری‌های نو» تعریف شده است. مأموریت این مجموعه را می‌توان در محصولات، خدمات و تبلیغات آن به‌وضوح دید و همۀ آن‌ها به چشم‌انداز آن یعنی خوشحال‌کردن مخاطب ختم می‌شوند.

 

مقاله پیشنهادی: استراتژی کسب و کار چیست؟ ۹ نمونه استراتژی کسب و کار

۵. صدا و لحن برند خود را پیدا کنید

صدا و لحن برند نحوۀ ارتباط او با مشتریان را تعیین می‌کند. صدای شما تداعی‌گر شخصیت کسب‌وکارتان است؛ شخصیتی مهربان، شوخ یا پرقدرت و جدی. این صدا باید در تمام رسانه‌ها ثابت باشد؛ به‌گونه‌ای که وقتی کاربر محتوا یا تبلیغی از شما دید، شخصیتی که دارید که در ذهنش شکل بگیرد. درست مثل وقتی که با شماره‌ای ناشناس به دوستمان زنگ می‌زنیم و او از صدا ما را می‌شناسد.

 

برای مثال ازکی همه‌جا شخصیت و صدایی دوستانه دارد و بیمه‌دات‌کام چهره‌ای جدی و رسمی‌تر از خود نشان می‌دهد.

 

 

 

صدا و لحن برند ازکی

 

 

برای پیداکردن صدای مجموعۀ خود لیستی از ویژگی‌هایی آن تهیه کنید؛ چند سال دارید؟ آیا به ماجراجویی علاقه دارید؟ یا بسیار مهربان و دلسوز هستید و مدام در رویدادهای خیرانه شرکت می‌کنید؟

 

در بین این ویژگی‌ها باید لحن گفت‌وگوی این شخصیت را هم در کانال‌های مختلف مشخص کنید. آیا او در اینستاگرام داستان‌های خود را برای مشتریان تعریف می‌کند و در لینکدین نکات آموزشی به مخاطب یاد می‌دهد؟

 

برای این صدا و لحن انتخابی خود، داکیومنتی از ویژگی‌های شخصیتی برندتان، لغات، جملات و سناریوهای مناسب او تهیه کنید و در اختیار بخش‌های مختلف سازمان قرار دهید.

 

 

 

۶. پیام و داستان شخصیت خود را خلق کنید

خلق پیام و داستان شخصیت شما یکی از مراحل برندسازی به حساب می‌‌‌‌آید که از همیت زیادی هم برخوردار است. داستان شرکت شما باید روایتی منسجم و احساسی از یک قهرمان باشد و محتوای آن موارد زیر را در بر بگیرد:

 

 این فرد، چه نوع تیپ شخصیتی‌ای دارد؟

چگونه ایدۀ اولیه در ذهن او شکل گرفت؟

 او برای رساندن مجموعه به نقطۀ فعلی، با چه چالش‌هایی دست‌وپنجه نرم کرده است؟

چه احساساتی را در رویارویی با شرایط مختلف تجربه‌ کرده است؟

این قهرمان در پایان پیام داستان را می‌گوید و توضیح می‌دهد که از تمام این فرازونشیب‌ها چه درسی گرفته است.

 

می‌توان از داستان برند تامز (TOMS) مثال زد که همه‌چیز از سفر آرژانتین آغاز شد؛ جایی که بلیک مایکوسی با کودکانی مواجه شد که کفش نداشتند. بلیک در همان سفر تصمیم گرفت شرکتی تاسیس کند که نه‌تنها برای او سود داشته باشد، بلکه به فقرا هم کمک کند؛ بنابراین به‌ازای هر جفت کفشی که تامز فروخت، یک جفت هم به کودکی هدیه داده شد. بد نیست بدانید که آن‌ها تا سال ۲۰۲۰، صد میلیون کفش به مردم نیازمند هدیه دادند.

 

 

 

۷. هویت بصری کسب‌وکار را بسازید

می‌خواهید مشتریان، شما را با چه عناصر بصری و المان‌های گرافیکی‌ بشناسند؟ در این مرحله، با طراحی اجزای زیر، چهرۀ ظاهری هویت خود را می‌سازید:

 

لوگو؛

پالت رنگی انتخاب‌شده؛

تایپوگرافی و فونت؛

سبک عکاسی و تصاویر.

این المان‌ها باید در تمام بخش‌های کسب‌وکار شما به کار بروند؛ از سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ویدئوها گرفته تا بروشور، بنر چاپی و گزارشات.

 

۸. یکپارچه‌سازی انجام دهید

 

هویت و تصویر برند خود را در تمام چیزهایی که احتمال می‌دهید مشتری می‌بیند، می‌خواند یا می‌شنود، منعکس کنید. برای مثال:

 

در فروشگاه، لوگو و رنگ سازمانی شما را ببیند، صدای شما را بشنود و در مأموریت شما مشارکت کند.

در سایت بتواند چشم‌انداز، مأموریت و داستان شما را بخواند؛ همچنین عناصر بصریتان را پیش روی خود ببیند و با خواندن مطالب، لحن شما را دریابد.

 

 

۹. ثابت بمانید

تمام مراحل ساخت برندسازی را با شما در میان گذاشتیم؛ اما به یک مسئلهٔ مهم همیشه توجه کنید:

 

شما باید به مفاهیم و ویژگی‌های برند خود وفادار باشید و آن‌ها را مدام تغییر ندهید. این ناهماهنگی مشتریان شما را گیج می‌کند و هربار، ساخت برند را دشوارتر از قبل می‌سازد.

 

کارمندان شما هم نقشی اساسی در این ثبات دارند. شیوۀ چت‌ها، گفت‌وگوهای تلفنی یا حضوری، خلق محتوا و اجرای فرایندها، همگی، بازتاب‌دهندۀ فرهنگ و هویت شرکت هستند. اگر مشتری در هر قسمت، پیام متفاوتی دریافت کند، سردرگم می‌شود؛ به همین دلیل، هماهنگ‌سازی و همراه‌ساختن آن‌ها بخش مهمی از مراحل برندسازی و ایجاد ثبات محسوب می‌شود:

 

دستورالعمل‌هایی در راستای فرایند برندسازی خود ایجاد و به‌صورت داخلی توزیع کنید. هر کارمندی باید در هنگام انجام وظایف خود از آن به‌عنوان مرجعی برای ارزیابی استفاده کند.

هنگام استخدام کارمندان، اطمینان حاصل کنید که آن‌ها با فرهنگ سازمان سازگار باشند. نیروهای جدید را با ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های مجموعه آشنا کنید.

کارمندان شرکت را به شکل‌های مختلف برای هم‌سوسازی با مفاهیم برند تشویق کنید.

مراحل برندسازی به پایان رسید؛ اما برای برندینگ محصول، چه مراحلی را باید طی کنیم؟ ابتدا، اجازه دهید ببینیم برندینگ محصول با برندینگ شرکتی چه فرقی دارد و سپس مراحل را با هم بررسی می‌کنیم.

 

مقاله پیشنهادی: بهترین روش‌های تبلیغات کسب و کارهای کوچک و نوپا

تفاوت برندینگ محصول با برندینگ شرکتی

شباهت‌هایی بین برندسازی محصول و برندسازی شرکتی وجود دارد؛ اما تفاوت‌های زیادی هم در این بین است که نمی‌توان نادیده گرفت.

 

برندسازی شرکتی – همان طور که از نام آن پیداست – تمام کسب‌وکار را درگیر می‌کند و روی یک محصول خاص که عرضه می‌کنید، تمرکز نمی‌کند. در واقع، هر قطعهٔ پازل کسب‌وکار شما مهم است؛ بنابراین یک مشکل کوچک در هر بخش از کسب‌وکارتان می‌تواند به برند شما آسیب بزند.

 

اگر مشتریان شما از یک محصول راضی نباشند، برند شما زیر سؤال‌ می‌رود؛ حتی اگر ۱۰ محصول ناب هم داشته باشید! در نقطهٔ مقابل، خدمات مشتری خوب می‌تواند به افزایش اعتبار و شهرت شما منجر شود.

 

اما در برندینگ محصول، استراتژی برندسازی حول یک محصول خاص به‌جای کل شرکت شکل می‌گیرد. برای اینکه تفاوت این دو را بهتر درک کنید، اجازه دهید یک سؤال‌ از شما بپرسیم:

 

آیا می‌دانستید پپسی به‌‌غیر از نوشابه، محصولات دیگری مثل چیپس، آب پرتقال و غلات صبحانه هم تولید می‌کند؟

 

با این حال، این محصولات از محصول اصلی پپسی جدا شده‌اند؛ چراکه هر برندی چیزی متفاوت را ارائه می‌کند و روی محصولی خاص متمرکز شده است.

 

به تفاوت برندینگ سازمانی با برندسازی یک محصول توجه کنید؛ چون هرکدام هدفی متفاوت را دنبال می‌کنند. برندسازی یک محصول به شما اجازه می‌دهد برای ارائهٔ خدمات به مشتریانی که در گروه‌ مخاطبانِ هدف اصلی شما قرار نمی‌گیرند، منشعب شوید و چند لاین متفاوت با محصولی خاص را پیش ببرید.

 

از دیگر مزایای برندینگ محصول هم می‌توان به این موضوع اشاره کرد که تصمیم‌گیری دربارهٔ خرید محصول را برای مصرف‌کننده ساده می‌کند؛ چراکه دیگر با انتخاب‌های فراوان و متفاوت روبه‌رو نمی‌شود.

 

به عبارتی، مصرف‌کننده می‌داند چه مشکلی دارد و به‌دنبال چه محصولی برای حل آن است. حتی در دسته‌بندی‌های خاص محصولات هم برند محصول به مشتری این پیام را می‌رساند که شما بهترین گزینه‌اید.

 

به‌عنوان مثال، در محصولات غذایی، برندسازی محصولی خاص که حول سلامتی و تندرستی شکل گرفته است، آن محصول را از غذاهای ناسالم جدا می‌کند.

 

حالا دیگر آماده‌اید که در بخش آخر این مقاله، مراحل برندسازی یک محصول را با یکدیگر بررسی کنیم.

 

نحوهٔ پیاده‌سازی برندینگ محصول

زمانی که طیف وسیعی از محصولات را ارئه می‌کنید، پاسخ‌دادن به نیازهای گروه‌های مختلف دشوار است؛ اما در برندینگ محصول، گروه خاصی را هدف می‌گیرید و می‌توانید به‌راحتی، برای ارتباط با تمام گروه‌های مشتریان هدف با استراتژی مناسب ارتباط برقرار کنید.

 

برای برندینگ محصول، مراحل زیر را طی کنید:

 

 

 

۱. تعیین هدف

قبل از اینکه برندینگ محصول را شروع کنید، بسیار مهم است که هدف خود را مشخص کنید. می‌خواهید کدام نیاز مشتری را رفع کنید؟ آیا محصول مشابهی در بازار وجود دارد؟ تا زمانی که ندانید محصول شما دقیقاً چیست و برای چه کسی مناسب است، نمی‌توانید یک برند قوی ایجاد کنید.

 

 

 

۲. تحقیقات بازار

پس از اینکه محصول خود را به‌خوبی درک کردید، باید به سراغ تحقیقات بازار بروید. شما باید شناخت کافی دربارهٔ مشتریان و رقبای خود در این مرحله به دست بیاورید. در واقع، شما باید مطمئن شوید که مخاطبِ هدف شما، محصولتان را انتخاب می‌کند.

 

به همین دلیل است که در این مرحله، متوجه می‌شوید که مخاطب موردنظر شما چه می‌خواهد. نظر آن‌ها را دربارهٔ محصولات مشابه بررسی کنید و ببینید چه چیزی را دربارهٔ آن محصول پسندیده‌اند. به عبارتی، چه چیزی باعث شده است که این محصول را انتخاب کنند. از طرفی، شما باید بدانید چه مواردی را هنگام خرید محصول در نظر می‌گیرند و بر چه اساسی تصمیم‌گیری می‌کنند.

 

علاوه بر این، ببینید چه برندهای دیگری در بازار هدف شما فعالیت می‌کنند و چگونه توانسته‌اند موفق شوند.

 

به تبلیغات اینترنتی نیاز دارید؟ تبلیغات کلیکی یکتانت را از دست ندهید

به تبلیغات اینترنتی نیاز دارید؟ تبلیغات کلیکی یکتانت را از دست ندهید

تبلیغات کلیکی یعنی تبلیغ شما در هزاران سایت پربازدید نمایش داده می‌شود و فقط در ازای تعداد کلیک‌ها هزینه پرداخت می‌‌کنید.

 

ثبت‌نام arrow-left

۳. تعیین هویت برند

شما دیگر می‌دانید محصول شما چیست و قرار است چه کسی را هدف بگیرید؛ بنابراین وقت آن شده است که هویت آن را مشخص کنید.

 

قبل از هر چیزی، شما باید نام برند را مشخص کنید. انتخاب نام فرایندی دشوار، پیچیده و وقت‌گیر است. در انتخاب نام به مخاطبِ هدف خود هم توجه کنید و مطمئن شوید انتخاب شما برای آن‌ها جذاب است.

 

دومین مرحله هم طراحی لوگو است. لوگو عنصر بسیار مهمی است که بهتر است ساده باشد. پیچیدگی بیش از حد لوگو به عدم انتقال پیام منجر می‌شود. لوگو باید به‌وضوح نشان دهد که محصول چه کاری انجام می‌دهد.

 

در مرحلهٔ بعدی، تکلیف پالت رنگی را مشخص کنید. شما باید بدانید از چه رنگ‌هایی استفاده کنید که بتوانید توجه مخاطبِ هدف را جلب کنید. پالت رنگی شما باید با چیزی که عرضه می‌کنید، هم‌خوانی داشته باشد.

 

در آخر هم باید به فکر طرح و شکل بسته‌بندی محصول باشید. البته اگر محصول فیزیکی ندارید، نیاز نیست نگران این بخش باشید.

 

چیزهای ساده‌ای مانند شکل بطری یا مواد استفاده‌شده باعث می‌شوند هویت برند شما متمایز شود. به‌عنوان مثال، استفاده از مواد قابل‌بازیافت در بسته بندی می‌تواند نشانهٔ روشنی از ارزش‌های شما باشد.

 

 

 

مقاله پیشنهادی: روانشناسی رنگ‌ها در بازاریابی و برندینگ

۴. تبلیغات

همه‌چیز آماده است؟ چه برنامه‌ای برای جذب مشتری دارید؟ در واقع، در این مرحله است که باید به فکر ایجاد و افزایش آگاهی از برند، جذب مشتری راغب و در نهایت، فروش باشید.

 

کمپین‌های بازاریابی و تبلیغات به شما کمک می‌کنند تا دیده و شناخته شوید. به چارچوب‌ها پایبند نباشید تا توجه مخاطبان را بیشتر جلب کنید.

 

به این مسئله البته دقت کنید که شما باید چیزی یکسان را در تمام کانال‌ها ارائه کنید؛ یکپارچگی در اینجا هم مانند همان چیزی که در مراحل برندینگ شرکتی گفتیم، اهمیت دارد.

 

مقاله پیشنهادی: برند بوک چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ (۶ نمونه برند بوک ایرانی و خارجی)

 برندینگ، پلۀ ترقی کسب‌وکارتان خواهد بود

وقتی برند موفقی برای کسب‌وکار خود بسازید، محصولاتتان در بین مردم جایگاه ثابتی پیدا می‌کنند و به‌صورت تبلیغ دهان‌به‌دهان به دیگران معرفی می‌شوید. در این شرایط، زمان و هزینۀ بیشتری برای توسعۀ بخش‌های دیگر خواهید داشت و می‌توانید خلاقانه‌تر عمل کنید. به همین دلیل باید برندینگ را جدی بگیرید.

 

در این مقاله، با این استراتژی آشنا شدیم و مراحل برندسازی شرکتی و همچنین مراحل برندسازی یک محصول  را توضیح دادیم. این مراحل پایه‌های برند شما را می‌سازند و باید آن‌ها را درست بنا کنید تا هویتی قدرتمند و مقاوم در برابر چالش‌های مختلف بسازید.

 

آیا چیزی از قلم افتاده است؟ آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

 

ما در یکتانت به شما کمک می‌کنیم کمپین‌های مختلف از افزایش آگاهی از برند گرفته تا فروش را به‌راحتی اجرا و مدیریت کنید. برای شروع، همین حالا با ما تماس بگیرید.

منبع یکتانت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

چرا ثبت برند اهمیت دارد و چرا ما باید برند ثبت کنیم؟

 

برند از مالکیت معنویی کسب و کار شما محافظت میکند و اجازه سوء استفاده از برند شما را به دیگران نمیدهد ، اعتبار برند 10 ساله و قابل تمدید میباشد ،  برای تعریف بهتر از برند باید بگیم برند همان چیزیست که مشتری میخرد و محصول چیزی که شرکت تولید میکند . به همین دلیل شما باید برند ثبتی داشته باشید برا داشتن برند دو راه وجود دارد یا مراحل ثبت برند که در ادامه کامل توضیح داده میشود را طی کنید و یا از تصمی بگیرید که از بین برند آماده موجود برند ثبت شده در بورس برند با توجه حوزه فعالیتتان یکی را انتخاب کنید که این عمل  میتواند در کوتاه ترین زمان ممکن و با کمترین دردسر شما را صاحب برند کند.

 

مدارک مورد نیاز برای درخواست ثبت برند ( شخص حقیقی ) :

کپی شناسنامه ، کارت ملی و کارت بازرگانی (در صورتی که از حروف لاتین استفاده شده )

کپی مجوز های فعالبت (جواز تاسیس، پروانه ی بهره برداری، پروانه ی ساخت، جواز کسب یا کارت بازرگانی و یا هر گونه گواهی فعالیت صادره از نهادهای نظارتی و حاکمیتی دولتی)

مدارک برای شخص حقوقی :

کپی شناسنامه و کارت ملی و کپی روزنامه ی تاسیس و آخرین تغییرات شرکت (از آخرین تغییرات شرکت نباید بیش از دو سال گذشته باشد)

کپی مجوز های فعالیت (جواز تاسیس، پروانه ی بهره برداری، پروانه ی ساخت، جواز کسب یا کارت بازرگانی و یا هر گونه گواهی فعالیت صادره از نهادهای نظارتی و حاکمیتی دولتی)

کارت بازرگانی (در صورتی که از حروف لاتین در برند استفاده شده)

به این نکته توجه کنید : در صورتی که در علامت(لوگو) یا نام مورد نظر شما جهت ثبت ، کلمه یا حروف لاتین استفاده نشده باشد، ارائه ی کارت بازرگانی لازم نخواهد بود.

 

پس از پایان مراحل ، کد رهگیری را دریافت خواهید کرد و در صورت تایید مدارک توسط کارشناس مربوطه، دو نسخه قرارداد به آدرس شما ارسال خواهد شد. شما باید پس از امضای هر دو نسخه  یکی از نسخ را به همراه مدارک برابر اصل شده و فیش واریزی به آدرس مرکز ارسال کرده و پس از دریافت مدارک، مراحل ثبت برند شروع خواهد شد.

 

 

ثبت برند در ایران 

 

 اصلا چرا در ایران که بحث کپی رایت ضعیف است و پیگیری پیچیده ای دارد برند ثبت کنیم ؟ :

 

ثبت برند باعث جلوگیری از کپی کاری و سواستفاده های احتمالی از شهرت و اعتبار نام تجاری شما خواهد شد.

برند و نام تجاری شما همچون یک ویترین است. یک ویترین زیبا قطعاً در جذب مشتریان تاثیر بسزایی خواهد داشت.

با داشتن یک علامت تجاری خوب، تعداد بیشتری از بازدیدکنندگان تبلیغات شما به مشتری تبدیل و بازدهی تبلیغات شما بیشتر می‌شود.

هیچ‌کس یک تجربه لذت‌بخش ناشی از یک برند را ساده فراموش نمی‌کند. همه دوست دارند تجربه‌های خوشایند یک بار دیگر تکرار شوند.

نکته: دقت داشته باشید که ثبت برند جدا از نام شرکتها می باشد. مثلا برند دیجی کالا متعلق به شرکت  نو آوران فن آوازه می باشد. یعنی نام شرکت شما هر نام سه کلمه ای می تواند باشد اما نام برند است که بزرگ می شود و مهم است.

 

هزینه های ثبت برند در سال 1400

 

هزینه های قابل پرداخت جهت ثبت علامت تجاری به شرح ذیل می باشد که میتوانید از طریق سایت اداره کل مرکز مالکیت معنوی ثبت کنید :

 

هزینه ثبت اظهارنامه (متناسب با انتخاب طبقه و تعداد خدمات متغییر بین مبلغ 300.000 ریال الی 1.000.000 ریال می باشد.).

هزینه انتشار آگهی ثبت علامت در روزنامه رسمی کشور در دو نوبت تقاضا – رسمی. ( متناسب با انتخاب طبقه و تعداد خدمات متغییر بین مبلغ 2.000.000  ریال الی 8.000.000 ریال می باشد).

هزینه حق الثبت علامت تجاری ( متناسب با انتخاب طبقه و تعداد خدمات متغییر بین مبلغ 2.000.000  ریال الی 8.000.000 ریال می باشد).

 حق الزحمه وکالت: طبق توافق طرفین و تعرفه مصوب میباشد.

 

نکته حق الزحمه وکیل : این هزینه به تشخیص و تصمیم متقاضی ثبت علامت ، جهت پیگیری پرونده ، اخذ سند و .... توسط وکیل وجود خواهد داشت یعنی اگر متقاضی وکیل نخواهد برای انجام امورات اداری هزینه ایی در بر نخواهد داشت.

.حق الزحمه موسسه : طبق توافق و تعرفه مصوب موسسه

نکته حق الزحمه موسسه : برحسب نوع اسم ثبتی(اسم لاتین،فارسی،تنوع طبقه) و نوع خدمات ارائه شده مبلغ متغییر می باشد.

 

 بعد از تکمیل و ارسال مدارک اظهارنامه ایی با عنوان برند شما تنظیم میشود و برای اداره ثبت برند ارسال میشود تا به تأیید نهایی برسه این پروسه از 1 ماه تا 4 ماه متغیر خواهد بود ،در طول این مدت کارشناسان مجرب بورس برند شانه به شانه شما ایستاده اند تا بهترین نتیجه را کسب کنید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

اهمیت برندسازی چیست؟

برند تجاری به دلیل تأثیر کلی بر شرکت شما بسیار مهم و حیاتی است. برند تجاری می‌تواند درک مردم از نام تجاری شما را تغییر دهد و علاوه بر ایجاد کسب و کاری جدید و کمک به رشد آن، باعث افزایش آگاهی از برند شما شود. یک برند منحصر به فرد می‌تواند با ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبا و کمک به شما برای جذب و حفظ مشتری با هزینه بسیار کم، تأثیر زیادی در میزان درآمد شما بگذارد. مهم‌ترین دلایل اهمیت برندینگ در ادامه معرفی شده‌اند.

 

اهمیت برندینگ

برند شما شناخته می‌شود.

مهم‌ترین دلیل مهم بودن مارک تجاری برای یک کسب و کار، این است که چگونه یک شرکت شناخته شده و توسط مصرف‌کنندگان انتخاب می‌شود. لوگو مهم‌ترین بخش برند تجاری است، زیرا در اصل نشان دهنده چهره شرکت است. به همین دلیل است که یک لوگو باید به صورت حرفه‌ای و قدرتمند طراحی شود. همچنین به راحتی در ذهن ماندگار شده و در نگاه اول شخص را تحت تأثیر قرار دهد. محصولات تبلیغاتی چاپی، روشی برای این کار هستند.

 

با توجه به قانون هر کشوری، کسب و کارها باید برای ثبت برندشان از مراجع قانونی اقدام کنند شما نیز میتوانید برندتان را ثبت کنید برای مشاوره ثبت برند و یا خرید برند آماده به لینک زیر مراجعه کنید : 

https://boursebrand.com/

برندینگ ارزش تجاری را افزایش می‌دهد.

برندسازی هنگام تلاش برای ایجاد مشاغل آینده مهم است و با ایجاد یک اهرم فشار بر روی بخش‌های مختلف صنعت، ارزش تجارت شما را افزایش می‌دهد. این امر به دلیل جایگاه مستحکم و تاثیرگذار در بازار، آن را به یک فرصت سرمایه‌گذاری جذاب‌تر تبدیل می‌کند.

 

برندسازی، مشتریان جدید جذب می‌کند.

به طور کلی برند تجاری قوی به معنای وجود برداشت مثبت از شرکت در بین مصرف‌کنندگان است و آنها به دلیل آشنایی و اطمینان به نام برند، می‌توانند به آن اعتماد کنند و به سمت تجارت شما سوق داده می‌شوند. پس از تثبیت نام تجاری، تبلیغات دهان به دهان، بهترین و موثرترین روش تبلیغاتی شرکت خواهد بود.

 

غرور و رضایت‌مندی کارکنان را بهبود می‌بخشد.

وقتی کارمندی در یک شرکت کاملاً شناخته شده و دارای برند تجاری قوی کار می‌کند، از کار خود رضایت بیشتری خواهد داشت و تلاش و کوشش خود را برای انجام بهتر کارها به کار می‌گیرد. کار برای یک مارک معتبر و قابل توجه در بین مردم باعث لذت و رضایت خاطر بیشتر کارکنان آن شرکت می‌شود.

 

اعتماد را در بازار ایجاد می‌کند.

برندینگ و ظاهر حرفه‌ای برای هر شرکت و کسب و کار، باعث ایجاد حس اعتماد بین مشتریان شده و باعث می‌شود افراد و مشتریان بیشتری به سمت شما جذب شوند. با branding مناسب این احساس را ایجاد می‌کنید که متخصص این حوزه و صنعت هستید و مردم احساس می‌کنند که می‌توانند به شرکت شما، محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهد و نحوه اداره تجارت آن اعتماد کنند.

 

به شما کمک می‌کند تا در رقابت متمایز شوید.

مهم نیست که چه نوع شرکتی دارید، در چه صنعتی فعالیت می‌کنید یا چه گروه از مشتری را دنبال می‌کنید. branding به شما کمک می‌کند راه‌های متفاوت‌، خاص و منحصر به فرد بودن را استفاده کنید و این به مشتریان شما نشان می‌دهد که چرا باید به جای رقبای شما، با شما کار کنند.

 

معرفی المان‌های برندینگ

برندسازی مراحلی دارد و برای انجام درست و اصولی آن باید از مهم‌ترین المان‌های تاثیرگذار آن استفاده کنید. تمام این المان‌ها بر نحوه انجام برندینگ تاثیر می‌گذارند.

 

المان های برندینگ

 

تعیین بیانیه ماموریت (Mission statement) و ارزش برند

بیانیه ماموریت (سندی که اهداف سازمان را نشان می‌دهد) و ارزش‌های تجاری شما پایه و اساس برندسازی شما هستند. بیانیه مأموریت خود را مهم‌ترین بخش عملیات بدانید زیرا بیانیه‌ای کوتاه و مختصر است که وضعیت و هدف فعلی سازمان شما را مشخص می‌کند. همچنین چشم‌انداز شرکت شما و آنچه در بلندمدت به دست می‌آورید ارائه می‌دهد.

 

دستورالعمل‌های برند

این دستورالعمل‌ها در یک سند ملموس گنجانده شده است که اهداف تجاری شما را منعکس و پشتیبانی کرده و شما را از رقبا متمایز می‌کند. همچنین الگویی را برای تصمیم‌گیری ارائه می‌دهد و ایده‌هایی را برای فعالیت‌های آینده بازاریابی ایجاد می‌کند. این بخش همچنین شامل تمام عناصر برند تجاری شما، از جمله رنگ، فونت و طرح کلی آوای برند شما خواهد بود.

 

لوگو

لوگو شما چهره شرکت شماست و بدون شک طراحی لوگو مهم‌ترین کاری است که برای تجارت و برندسازی خود انجام می‌دهید. در طول فرایند طراحی، به این فکر کنید که شما به عنوان یک برند، دقیقاً چه ماهیتی دارید و چگونه می‌خواهید توسط مشتریان خود درک شوید و برای هدایت استراتژی طراحی خود از آن استفاده کنید.

 

وبسایت

طراحی وبسایت شما نیز یک مرحله کلیدی برای برندینگ است. وبسایت شما مهم‌ترین دارایی دیجیتالی برند شما است و هنگام مراجعه مشتریان باید از نظر بصری جذاب و استفاده از آن آسان باشد. مشابه لوگو خود، برای انتخاب عناصر طراحی وبسایت خود (مانند طرح و فونت) به راهنمای برند خود مراجعه کنید.

 

شعار برند

شعار برند، جمله‌ای کوتاه است که همسو با ماموریت، اهداف، ارزش‌ها و مزیت رقابتی برند طراحی می‌شود. شعار برند در لوگو، تبلیغات و هر نقطه تماس با مشتری استفاده می‌شود تا در ذهن مخاطب نقش ببندد.شرکت‌ها با شعار خود سعی دارند آن هویت و درک مطلوب خود را مستقیماً به ذهن مخاطب منتقل کنند.

 

سایر المان‌ها

هیچ رویکرد ثابتی متناسب با برند تجاری وجود ندارد. بسته به تجارت و صنعت خود، ممکن است به المان‌های اضافی مانند کارت ویزیت، بسته‌بندی محصول یا آگهی‌های تبلیغاتی نیاز داشته باشید. کسب و کار و نیازهای منحصر به فرد خود را ارزیابی کرده و سپس المان‌های تجاری بیشتری را بر این اساس توسعه دهید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

ثبت برند و یا خرید برند ؟

بت برند ( نام تجاری ) و لوگو (علامت تجاری) به عنوان یک اسم، لوگو، طرح گرافیکی و مواردی از این قبیل، است که به دلیل یکتا بودن آن، باعث ایجاد تفاوت بین سایر برندها می شود. با ثبت و اخذ برند و لوگو می توان علاوه بر ایجاد تمایز، باعث حفظ حقوق مالکیت معنوی یک کالا، خدمات یا کسب و کار شد. برای به ثبت رساندن علائم تجاری و لوگو در ایران باید قوانین، شرایط و مراحلی را بصورت دقیق و قانونی طی کرد تا به مدت 10 سال در مرحله اول، برند شما اعتبار داشته باشد که این مورد قابل تمدید نیز می باشد. سامانه و سایت ثبت برند آگاه ثبت، بصورت اینترنتی قابلیت ثبت، نام و علائم تجاری را برای شرکتها و افراد شخصی فراهم کرده است. در مواقعی که توانایی ثبت برند در طبقه ای خاص ندارید و یا زمان ثبت برند و شرایط انتخاب نام مناسب ندارید میتوانید از سایت بورس برند در طبقه مورد نظر برند آماده را انتخاب کنید

شرایط ثبت برند در ایران

برای ثبت برند تجاری و لوگو در ایران، توسط سامانه رسمی و قانونی شرایط و قوانین خاصی در نظر گرفته شده است. از اصلی ترین شرایط ثبت علامت تجاری و لوگو در سایت ثبت برند، می توان به موارد زیر اشاره کرد.

 

تهیه مدارک لازم

داشتن مجوز های مورد نیاز

انتخاب نوع برند ( بین المللی یا داخلی)

پرداخت هزینه ها

پیگیری مراحل ثبت علائم تجاری در سامانه و سایت رسمی

اگر متقاضی دریافت و ثبت قانونی لوگو یا نام تجاری در ایران هستید، مراحل کامل این فرآیند را در ادامه این صفحه می توانید مطالعه نمایید.

راهنمای ویدئویی ثبت برند تجاری

 

مراحل ثبت برند در ایران

آموزش ثبت برند

 

1-چاپ آگهی در روزنامه رسمی

انتشار آگهی تقاضای ثبت علامت تجاری یا لوگو در روزنامه رسمی ایران، پس از پیگیری های لازم و بررسی اظهارنامه شما و عدم مشکل در پرونده، صورت می گیرد. با پرداخت هزینه تعیین شده برای روزنامه رسمی در آگهی نوبت اول بازه ای بین 5 تا 7 روز کاری زمان بر است.

 

دلیل انتشار این روزنامه این است که اگر شخص یا شرکتی نسبت به برند تجاری شما اعتراض داشته باشد، می تواند از طریق پیگیری های لازم ان را ابلاغ کند. در غیر این صورت نیز شما می توانید با پردات هزینه های مثل حق ثبت، روند نهایی ثبت برند خود را تکمیل نمایید.

 

۲-مراجعه به سامانه مالکیت معنوی شهر مورد نظر

با گذشت بازه زمانی 30 روزه از آگهی منتشر شده شما در روزنامه رسمی، در صورتی که هیچگونه اعتراضی نسبت به ثبت برند و لوگو شما وجود نداشته باشد، اظهارنامه شما تائید شده و از طریق پیامک به تلفن همراه شما اطلاع داده خواهد شد. شما پس از مشاهده پیامک ارسال شده می توانید با مراجعه به اداره مالکیت معنوی شهر یا استان خود، برای پیگیری تشکیل پرونده اعلام آمادگی کنید. پیش از مراجعه به این سامانه کلیه مدارک مورد نیاز را همراه داشته باشید تا با مشکلی مواجه نشوید.

 

۳-پیگیری و پرداخت هزینه حق ثبت علامت تجاری

با مراجعه به اداره مالکیت معنوی و تحویل مدارک لازم، می توانید در سامانه ثبت برند هزینه حق ثبت را پرداخت نمایید که این هزینه بر اساس تعداد طبقات برند، حقیقی و حقوقی بودن مشخص می شود. برند حقیقی هزینه کم تری به نسبت حقوقی داشته و بصورت میانگین هر اضافه طبقه برند 10 هزار تومان در نظر گرفته شده است. البته این تعرفه ها ممکن است تغییر کند.

 

۴-پیگیری و پرداخت هزینه روزنامه رسمی در نوبت دوم

انتشار آگهی در روزنامه رسمی به یک نوبت خلاصه نمی شود و شما باید پس از پیگیری مراحل ذکر شده، اقدام به انتشار اگهی ثبت برند تجاری نمایید. در این آگهی اطلاعات تکمیلی در باره اسم برند، طبقات برند و مشخصات کلی ذکر می شود.

 

ثبت برند مادرید

سایت ثبت برند بین المللی

 

برند بین المللی یا مادرید، نوع دیگری از علائم تجاری می باشد که تفاوت آن با برند های فارسی، در به رسمیت شناخته شدن بین کشور های عضو پروتکل مادرید است. برای ثبت برند بین المللی می توانید از این لینک اقدام به مطالعه شرایط، هزینه ها و مراحل آن نمایید و در صورت نیاز، درخواست خود را درج کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

برند چیست و چرا اهمیت دارد ؟

معنی برند چیست؟

در ادامه متوجه می‌شوید معنی برند چیست. یک جستجوی سریع در گوگل طیف متنوعی از نتایج زیر را درمورد معنی برند برای شما فراهم می‌کند:

 

رابطه‌ای عاطفی و روانی که با مشتریان خود دارید؛

نوعی محصول که توسط یک شرکت خاص با نامی خاص تولید می‌شود؛

نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری که محصول یک فروشنده را از محصولات سایر فروشندگان متمایز می‌کند؛

انگاره یا تصویر محصول یا خدماتی خاص که مصرف‌کنندگان با شناسایی نام، لوگو، شعار یا طرح شرکت موردنظر با آن ارتباط برقرار می‌کنند؛

دیوید اوگیلوی (David Ogilvy)، کارشناس تبلیغات، واژه‌ی برند را به‌عنوان «مجموعه‌ی نامحسوسی از ویژگی‌های یک محصول» تعریف کرد.

برند شخصیت یک کسب‌وکار است، اولین چیزی است که با دیدن یک لوگو یا شنیدن نام آن شرکت، به آن فکر یا آن را احساس می‌کنید. در واقع، شما می‌توانید از کلمه‌ی «شخصیت» به‌عنوان جایگزین مستقیم برای کلمه‌ی «برند» استفاده کنید تا بلافاصله معنای آن را روشن کنید. در مواقعی که توانایی ثبت برند در طبقه ای خاص ندارید و یا زمان ثبت برند و شرایط انتخاب نام مناسب ندارید میتوانید از سایت بورس برند در طبقه مورد نظر برند آماده را انتخاب کنید. 

 

آلن دیب (Allan Dib)، ساکسزوایز (Succeswise)

 

اگر به شرکت یا برند خود به‌عنوان یک شخص فکر کنید، چه ویژگی‌هایی شخصیت آن را تشکیل می‌دهد؟

 

اسمش چیست؟

چه می‌پوشد؟ (یعنی هویت بصری برند و بنابراین طراحی آن. از چه تصاویری استفاده می‌کنید، و رنگ‌های مناسب برای برند شما چیست؟)؛

چگونه ارتباط برقرار می‌کند؟ (یعنی موقعیت‌یابی برند. فوایدی که می‌خواهید وقتی بازار هدف شما به برند شما فکر می‌کند، آن را مدنظر قرار دهد)؛

ارزش‌های اصلی آن چیست و چه چیزی را نشان می دهد؟ (یعنی تعهد برند، ارزش پیشنهادی)؛

با چه کسانی سروکار دارد؟ (یعنی بازار هدف)؛

آیا شناخته‌شده است؟ (یعنی آگاهی از برند؛ میزان آشنایی مصرف‌کنندگان با کیفیت یا تصویر برندی خاص از کالاها یا خدمات).

شخصیت برندها به‌طور چشمگیری در بین کسب وکارها متفاوت است. به‌عنوان مثال، مخاطبان هدف تویوتا با رولز رویس یکسان نیستند. بنابراین تجربه‌ی انواع برندها با هم تفاوت دارد.

 

 

 

چگونه آگاهی از برند را تعریف کنیم؟

برند - چگونه آگاهی از برند را تعریف کنیم؟

 

شناخته‌شده بودن برند، توانایی مصرف‌کنندگان برای تشخیص برند یا عناصر برند شما در محیط‌های مختلف است. به‌عنوان مثال، اگر لوگوی شما شامل نام تجاری و یک نماد باشد، می‌توانید نام شرکت را از آن حذف کنید. اگر مصرف‌کنندگان بتوانند تبلیغی را به‌عنوان معرف برند شما بدون نیاز به بیان آن برند شناسایی کنند، یعنی مشتریان برند شما را به نحو مطلوبی می‌شناسند.

 

برخی از کسب‌وکارهای کوچک به کمپین‌های تبلیغاتی پرزرق‌وبرق برندهای معروفی مانند اپل و کوکاکولا نگاه، و فکر می‌کنند باید برای شناخته شدن برندشان، زمان، پول و تلاش زیادی صرف کنند. اما این یعنی معکوس کردن رویه‌ی موردنیاز.

 

 مطلب مرتبط: ۵ گام برای تهیه‌ی دستورالعمل‌های برند (همراه با مثال‌)

تفاوت نام تجاری و برند چیست؟

اکنون وقت آن است برایتان توضیح دهیم تفاوت نام تجاری و برند چیست. درمورد برندسازی اصطلاحات بسیاری وجود دارد و می‌تواند پیچیده‌تر از آنچه هست به نظر برسد. به خصوص ازآنجاکه تعریف و معنی برند در طول زمان تغییر کرده، این موضوع حتی چالش‌برانگیزتر نیز شده است.

 

پس بیایید لحظه‌ای به کشتارگاه‌ها در اوایل دهه ۱۹۰۰ برگردیم تا ریشه‌های این موضوع را پیدا کنیم.

 

در آن زمان، گله‌داران گاو در ایالات متحده شروع به «علامت‌گذاری» حیوانات خود با اتوهای داغ کردند تا راحت‌تر تشخیص دهند هر حیوان به چه مزرعه‌ای تعلق دارد. و به همین سادگی واژه‌ی «برند» متولد شد.

 

اما بیش از ۱۰۰ سال پس از آن، معنی برند تغییر کرده است و اکنون علامت سوخته‌کاری‌شده‌ بر روی پوست گاو در دسته‌ی «نام تجاری» قرار می‌گیرد. چرا؟ به این دلیل که این نام در معرض دید مشتری قرار دارد و شما می‌توانید به سرعت آن را به‌عنوان یک محصول برآمده از شرکتی خاص شناسایی کنید. خواه در یک وب‌سایت یا روی یک بسته‌بندی نوشته شده باشد و خواه در یک خبرنامه، وبلاگ یا روی یک گاو نوشته‌ شده باشد.

 

این در حالی است که از «برند» برای اشاره به دیدگاه مشتریان درمورد یک محصول یا خدمت استفاده می‌شود و فقط در ذهن فرد وجود دارد. بنابراین، درست است که نام یک برند در چنین موضوعی نقش دارد، اما موارد بسیار بیشتری در این دیدگاه مؤثر هستند. شما همچنین می‌توانید از بخش روابط عمومی شرکت یا شرکت‌های فعال در این حوزه، برای برندینگ استفاده کنید.

 

همانطور که گفته شد ما برند را به‌عنوان شخصیت یک کسب‌وکار تعریف کردیم؛ یعنی اولین چیزی که با دیدن یک لوگو یا شنیدن نام شرکت به آن فکر یا درمورد آن احساس می‌کنید.

 

مثلا:

 

بسته‌بندی تیفانی (Tiffany): جعبه‌ای کوچک به‌رنگ کله‌غازی. عشق؟ لحظات خاص؟ ثروت؟

یوتیوب (YouTube): سرگرمی؟ کارآفرینی؟ شهرت؟

نایک (Nike): سرعت؟ مد؟ جنجال؟

کوکاکولا (Coca Cola): نوستالژی؟ جشن؟ لذت؟

بنابراین برند و نام تجاری کاملا از هم متفاوت هستند.

 

ارزش ویژه برند چیست؟

ارزش ویژه برند، حسن شهرتی است که شما ایجاد می‌کنید تا افراد با شما دادوستد کنند، نه با رقیب شما.

 

آلن دیب (Allen Dib)، ساکسزوایز (Succeswise)

 

برخی هم ارزش ویژه برند را این‌طور توصیف می‌کنند: مشتریانی که از خیابان عبور می‌کنند تا از محصول شما خرید کنند، حتی اگر یک عرضه‌کننده‌ی کالای مشابه آن در طرفی از خیابان که آن‌ها هستند، وجود داشته باشد.

 

در ادامه بیشتر برایتان توضیح می‌دهیم ارزش ویژه برند چیست. ارزش ویژه‌ انواع برندها ممکن است خود را در قالب‌های زیر نشان دهد:

 

وفاداری مشتری؛

تکرار دادوستد؛

حتی ارزش‌افزوده‌ای که می‌توانید برای محصول یا خدمات خود دریافت کنید.

هیچ چیز ارزش برند را بهتر از دیدن انبوهی از مردمی که برای آخرین گجت اپل یا سری محدود کفش‌های نایک صف می‌کشند، نشان نمی‌دهد. در حالی که رقبای آن‌ها موجودی‌های زیاد دارند و نه‌تنها هیچ صفی روبروی نمایندگی‌هایشان شکل نمی‌گیرد، که اساسا با تقضای بسیار کمتری هم مواجهند.

 

این نوع ارزش ویژه از تجربیات شگفت‌انگیز قبلی مشتریان به وجود می‌آید که مشتریان را به طرف‌داران پرشور و شوق تبدیل می‌کند. این ارزشی است که به‌سادگی نمی‌توان آن را با کمپین‌های پر از تبلیغات برای شناخته‌ شدن یک برند خرید.

 

بنابراین بهتر است هر کسب‌وکار کوچک تا متوسطی که می‌خواهد روی برندسازی کار کند، ابتدا روی فروش تمرکز کند و پس از فروش، مشتریانی به‌دست آورد که طرف‌داران مشتاقند، نه صرفا یک مشتری ساده.

 

 مطلب مرتبط: اثر هاله ای؛ بررسی کارکرد، مزایا و معایب خطای هاله ای

استخدام مهندس صنایع

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

 

هویت برند با تصویر برند چه تفاوتی دارد؟

به‌طور خلاصه:

 

هویت برند (شما می‌توانید آن را کنترل کنید): صدایی است که با آن محصول یا خدمات خود را ارائه می‌دهید؛

تصویر برند (شما نمی‌توانید آن را کنترل کنید): چیزی است که مشتریان شما آن را می‌شنوند.

ساده به‌ نظر می‌رسد، درست است؟ اما فقط روی فروش و ایجاد مشتریان هوادار و مشتاق تمرکز کنید.

 

استراتژی برند چیست؟

در ادامه شما را با استراتژی مناسب برای انواع برندها آشنا می‌کنیم.همه‌چیز در موفقیت در فروش و ایجاد مشتریان هوادار برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط خلاصه می‌شود، بنابراین نیازی به سختی کشیدن نیست. اما همیشه خوب است بتوانید تشخیص دهید برای چه چیزی نباید سختی بکشید.

 

بازاریابی شرکت‌های بزرگ که گاهی اوقات به‌عنوان بازاریابی انبوه نیز شناخته می‌شود، توسط برندهای بزرگی مانند کوکاکولا، گوگل و اپل که بودجه‌ی تبلیغاتی هنگفت و استراتژی لازم برای نحوه‌ی استفاده از آن پول دارند، استفاده می‌شود.

 

هدف از این نوع تبلیغات، یادآوری به مشتریان واقعی و مشتریان احتمالی درمورد برند شما و همچنین محصولات و خدماتی که ارائه می‌کنید. نقشه این است که هرچه تعداد دفعات بیشتری برای برند خود تبلیغ کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که افراد هنگام تصمیم‌گیری برای خرید، آن را در بالاترین سطح آگاهی خود داشته باشند.

 

این یک استراتژی مؤثر برای انواع برندها به حساب می‌آید. با این حال، انجام موفقیت‌آمیز آن بسیار هزینه‌بر و زمان‌بر است. شما باید انواع مختلف رسانه‌های تبلیغاتی مانند تلویزیون، چاپ، رادیو و اینترنت را به‌طور منظم و در مدت زمان طولانی را از برند خود پر کنید.

 

با این حال، زمانی که کسب‌وکارهای کوچک سعی می‌کنند از کوکاکولا، سامسونگ یا اپل تقلید کنند، یک مشکل بزرگ به وجود می‌آید. و آن اینکه، تعداد دفعات اندکی که برند خود را تبلیغ می‌کنند به قطره‌ای در اقیانوس شباهت دارد.

 

این کار برای دستیابی به آگاهی مخاطبان هدف آن‌ها که هر روز با هزاران پیام درمورد انواع برندها بمباران می‌شوند، کافی نیست. آن‌ها دیده نمی‌شوند و برای سرمایه‌گذاری خود به بازدهی نمی‌رسند. دنبال کردن روش سایر مشاغل موفق هوشمندانه است. به این شرط که بتوانید استراتژی کاملی را که روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنید، درک، و آن را اجرا کنید.

 

استراتژی برند از دیدگاه یک بیننده‌ی بیرونی ممکن است بسیار متفاوت از واقعیت باشد. اگر استراتژی‌ای را دنبال کنید که اولویت‌های متفاوتی نسبت به شما دارد یا بودجه‌ی بسیار متفاوتی دارد، بسیار بعید است نتایج مورد نیاز شما را به همراه داشته باشد.

 

چرا برندسازی مهم است؟

معنی برند - چرا برندسازی مهم است؟

 

اکنون، می‌خواهیم کمی عمیق‌تر به چند موضوع دیگر در مورد برندسازی برای انواع برندها بپردازیم: دارایی‌ها، ارزش‌های پیشنهادی و نحوه‌ی ارتباط آن‌ها با ایجاد برند شما.

 

تفاوت دارایی‌های ملموس و ناملموس

برند یک شرکت جزو چه نوع دارایی آن است؟ دارایی‌ها اساسا همه‌ی چیزهایی هستند که یک شرکت در اختیار دارد و به دو دسته تقسیم می‌شوند:

 

دارایی‌های ملموس: فیزیکی هستند و شامل وجه نقد، موجودی انبار، اقلام خریداری‌شده مانند تجهیزات، ساختمان‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها می‌شوند؛

دارایی‌های ناملموس: غیرفیزیکی هستند از جمله حساب‌های بدهکاران (مبالغ بستانکار در مقابل دریافت کالا یا خدمات)، حق اختراع، مالکیت معنوی، حق چاپ، علائم تجاری، و نام شرکت شما.

برای تفکیک بهتر باید بگوییم دارایی‌های ناملموس ارزش بلندمدت بیشتری نسبت به دارایی‌های ملموس دارند، زیرا دارایی‌های ملموس مصرف‌کردنی هستند. به‌عنوان مثال، نام تجاری اپل (.Apple Inc) ارزش بلندمدت بیشتری نسبت به هزاران انبار پر از آخرین آیفون دارد. بنابراین ساخت نام تجاری، یک دارایی ارزشمند ناملموس برای شرکت شما به حساب می‌آید.

 

عناصر یک ارزش پیشنهادی مؤثر چیست؟

آیا به ایجاد وفاداری به برند کمک خواهد کرد؟ به زبان ساده، ارزش پیشنهادی بیانیه‌ای درباره‌ی ارزشی است که یک کسب‌وکار از طریق محصولات یا خدمات خود به مشتریانش ارائه می‌دهد. معمولا می‌توانید آن را در صفحه‌ی «درباره ما» یا در بیانیه‌ی مأموریت پیدا کنید.

 

وقتی به موارد زیر پاسخ دهید، یک ارزش پیشنهادی ایجاد کرده‌اید:

 

ارزش‌های اصلی شرکت شما چیست و معرف چه چیزی است؟ (یعنی تعهد برند و ارزش پیشنهادی)

به نظر ساده می‌رسد، درست است؟ برای تشریح بیشتر جزئیات این موضوع، می‌توانید ساعت‌ها درمورد ایجاد ارزش پیشنهادی انواع برندها مطالعه کنید، اما در اینجا عناصر کلیدی آن در موارد زیر خلاصه شده‌اند:

 

بازار هدف خود را درک کنید (چه‌چیزی برای آن‌ها لذت یا رنج می‌آورد)؛

با آن‌ها ارتباط برقرار کنید (با واقعی و غیرمصنوعی بودن)؛

ارزش زیادی به زندگی آن‌ها بیفزایید (این کار باعث ایجاد مشتریان هوادار و وفاداری به برند می‌شود).

 مطلب مرتبط: ثبت برند تجاری در ۷ مرحله (راهنمای جامع)

چگونه یک برند بسازیم؟

حال که دانستید معنی برند چیست و چرا اهمیت دارد، وقت آن است برایتان توضیح دهیم نحوه‌ی ساخت برند چیست. چه چیزی در مرحله‌ی اول قرار می‌گیرد، فروش یا آشنا بودن برند؟ البته که فروش.

 

درست است که با بزرگ‌تر شدن یک شرکت، شناخته‌ شدن برند آن باعث افزایش فروش می‌شود. اما به آنچه اکنون شرکت‌های بزرگ انجام می‌دهند نگاه نکنید. بلکه ببینید این کسب‌وکارها در وهله‌ی اول چه کردند تا بزرگ شدند.

 

این شرکت‌ها وقتی کوچک بودند، مطمئنا با تبلیغات پرزرق‌وبرق در رسانه‌های اجتماعی و کمپین‌هایی برای شناخته‌ شدن برند خود، پول زیادی برای تبلیغات صرف نکردند. آن‌ها سخت تلاش کردند و محصولات خود را در معاملات بزرگ فروختند. اگر اپل، داو (Dove) و نایک از ابتدا روی فروش تمرکز نمی‌کردند، امروز وجود نداشتند و مطمئنا کسی از وجود آن‌ها آگاه نمی‌شد.

 

  بنابراین به همین دلیل است که به صاحبان مشاغل کوچک توصیه می‌شود: «بهترین راه برای ساخت برندها، فروش است.» 

برای درک شخصیت برند شما توسط افراد، چه راهی بهتر از خرید از شما وجود دارد؟ درواقع برندسازی پس از خرید مشتریان اتفاق می‌افتد،‌ نه اینکه برای ترغیب مردم به خرید صورت گیرد. اگر معنی برند را دانسته باشید، اکنون می‌دانید که تلاش برای تقلید از شیوه‌های تبلیغاتی کسب‌وکارهای بزرگ اشتباهی بزرگ است. اگر کسب‌وکارتان تازه‌تأسیس است، بهتر است بر روی نتیجه‌ی مستقیم از ایجاد ابتکارعمل در فروش تمرکز کنید.

 

 مطلب مرتبط: برندسازی حسی چیست و چگونه حواس مشتری را تحریک می‌کند؟

چرا باید روی برندینگ سرمایه‌گذاری کنیم؟

برندها - چرا باید روی برندینگ سرمایه‌گذاری کنیم؟

 

اگر نایک، گوگل، مایکروسافت یا شرکت بزرگ دیگری با بودجه‌ی تبلیغاتی هنگفتی هستید، روی برندسازی سرمایه‌گذاری نکنید، چون پایگاه مشتریان شما به این موضوع اهمیت نمی‌دهد. برای کسب‌وکارهای کوچک تا متوسط، بهترین شکل ایجاد برند، فروش است؛ زیرا همانطور که قبلا ذکر کردیم، برندسازی کاری است که شما باید پس از خرید کردن شخص از شما، آن را انجام دهید؛‌ نه اینکه کاری باشد برای متقاعد کردن او به خرید.

 

همانطور که پس از سروکار داشتن با یک شخص، می‌توانید درکی از شخصیت او به دست آورید، همین موضوع درمورد شرکت و برند آن نیز صدق می‌کند. به‌عنوان صاحب یک کسب‌وکار کوچک، تمرکز شما باید بر روی ایجاد مشتریان طرف‌دار و مشتاق باشد. اگر این کار را به‌درستی انجام دهید، برند شما خودبه‌خود ساخته می‌شود.

 

خلاصه

برندها جزو دارایی‌های ناملموس شرکت‌ها محسوب می‌شوند. اگر قصد دارید برند خود را بسازید آنچه اکنون شرکت‌های بزرگ انجام می‌دهند، تقلید نکنید. به این توجه کنید که این کسب‌وکارها در ابتدای کار چه کردند تا مشهور و بزرگ شدند. در این مطلب توضیح دادیم معنی برند چیست و شما را با استراتژی مناسب برای انواع برندها آشنا کردیم. اگر سؤالی در زمینه‌ی برندسازی دارید، می‌توانید با ما درمیان بگذارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی

استراتژی های هوشمند دیجیتال مارکتینگ در بازار ساخت اپ موبایل

رونق بازار طراحی اپلیکیشن موبایل و افزایش تقاضا برای داشتن گوشی های تلفن همراه، حوزه های مختلف تجاری و به خصوص دنیای دیجیتال مارکتینگ را تحت تأثیر قرار داده است. دلایل زیادی وجود دارند که نشان می دهند چرا کسب و کار شما به طراحی اپلیکیشن نیاز دارد اما تنها دانستن این دلایل برای موفقیت و ماندن در دنیای تجارت الکترونیک کافی نیست. امروزه پتانسیل های فراوان در صنعت ساخت اپ و بازاریابی دیجیتال افراد زیادی را به این حیطه جذب کرده و باعث به وجود آمدن رقابتی سنگین شده است. بنابراین برای ماندن و پیروزی در این دنیای پر رقابت باید به طور مرتب، استراتژی های بازاریابی دیجیتال را بروزرسانی کرده و از الگوها و تکنولوژی های جدید در صنعت ساخت اپلیکیشن باخبر باشیم تا از دیگر رقبا عقب نمانیم.

خدمات دیجیتال مارکتینگ حرفه را از طریق این قسمت : 

 https://sadeghbagheri.ir/digital-marketing/

 

به همین دلیل ما در این مقاله چند ترفند محبوب و جدید که تاثیر اساسی و مثبت بر روش های دیجیتال مارکتینگ و بازار اپلیکیشن موبایل دارند را معرفی خواهیم کرد تا شما با کارکرد استراتژی بازاریابی دیجیتال در صنعت ساخت اپ موبایل و تاثیر آن بر رونق کسب و کار خود آشنا شوید.

 

محبوب ترین استراتژی های هوشمند دیجیتال مارکتینگ در بازار ساخت اپ موبایل

•    استفاده از محتوای ویدیویی و تاثیر آن بر بازاریابی دیجیتال اپلیکیشن موبایل

با رشد چشمگیر شبکه های اجتماعی در چند سال اخیر و آنالیز کاربران این شبکه ها، بازاریابان و برنامه نویسان اپلیکیشن موبایل به این نتیجه رسیده اند که محتوا ویدیویی و تصویری از محبوب ترین ترفندها برای ارتقا تجربه کاربری و جذب مخاطب بیشتر در دنیای مجازی است. تجربه نشان داده است که بسیاری از بازاریابان  دیجیتال و صاحبان کسب و کارهای مختلف برای افزایش بازدهی تجارت خود و ارتباط بیشتر با بازار هدف و مخاطبان، حاضر به سرمایه گذاری در این حیطه هستند.

 

 

 

•    هوش مصنوعی و واقعیت افزوده، دو تکنولوژی هوشمند برای برندسازی اپلیکیشن در دنیای دیجیتال مارکتینگ

ظهور هوش مصنوعی و استفاده از این تکنولوژی در ساخت اپ موبایل، روش های بازاریابی و کارکرد اپلیکیشن های موبایل را تغییر داده است. شخصی سازی تجربه کاربری و ارائه امکاناتی که بر مبنای خواسته کاربر قابل تغییر و بهینه سازی هستند، تنها نمونه ای از مزایای هوش مصنوعی در ساخت اپ های هوشمند است.

بنابر همین مزایا و نتایج بدست آمده است که برنامه نویسان و بازاریابان حرفه ای استفاده از هوش مصنوعی در ساخت اپ موبایل را به عنوان یک استراتژی جدید در بازاریابی دیجیتال توصیه می کنند. به طور کل هوشمندسازی و بهینه سازی امکانات گوشی های همراه نسبت به گذشته از اهمیت بیشتری برخوردار شده و به عنوان یک عامل مهم در برندسازی و ارتقا تجربه کاربران برای خرید محصولات دیجیتال به حساب می آید.

 

علاوه بر هوش مصنوعی، تکنولوژی واقعیت افزوده AR نیز به یک پتانسیل مهم در بازاریابی دیجیتال اپلیکیشن موبایل تبدیل شده است. امروزه بسیاری از صنایع و شرکت های مختلف از اهمیت و نقش تکنولوژی واقعیت افزوده برای جذب مخاطبان بیشتر و برندسازی اپلیکشن خود آگاه هستند. کسب و کارهای مختلف با انجام آزمون و خطاهای بسیار این تکنولوژی را به عنوان یک استراتژی به روش های نوین دیجیتال مارکتینگ اضافه کرده و با کمک آن ایده های جذاب خود برای ساخت اپلیکیشن پولساز و استارتاپی را به واقعیت تبدیل کرده اند.

 

در اینجا برخی از مزایای ساخت اپ موبایل با واقعیت افزوده (AR) ذکر شده است:

 

- افزایش کیفیت تجربه کاربری

 

- برندسازی محصول و معرفی اپلیکیشن به طیف وسیع تری از مخاطبان

 

- استفاده از gamification در ساخت اپ موبایل برای ارتقاء سرویس دهی

 

- روشی جدید برای شناسایی بازار هدف و افزایش تعامل با آنها

 

 

•  استفاده از تکنولوژی های صوتی در ساخت اپ موبایل و تاثیر آن بر بازاریابی دیجیتال

تکنولوژی های صوتی و ترفند های استفاده از صدا در ساخت اپ موبایل روز به روز شاهد پیشرفت چشمگیری هستند و به نظر می رسد که در سالهای آتی این روند ادامه داشته و این فناوری های صوتی و شنیداری از محبوبیت بیشتری برخوردار شوند.

از نمونه های محبوب و آشنای استفاده از فناوری صدا در ساخت اپ های هوشمند می توان به جستجوی پیشرفته صوتی و دستیارصوتی اشاره نمود که امروزه مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. نکته اساسی این است که کسب سود از تکنولوژی های صوتی اپلیکیشن موبایل تنها با آگاهی از نیازهای مشتریان امکان پذیر خواهد بود. 

 

 

 

 

SEO و ASO ترفندهای کارآمد دیجیتال مارکتینگ در بازار ساخت اپ موبایل 

در دنیای دیجیتال مارکتینگ و ساخت اپ موبایل، عوامل زیادی بر دیده شدن اپلیکیشن ها در دنیای مجازی و رتبه بندی آنها در موتورهای جستجو تاثیر می گذارند. در چند سال اخیر بروزرسانی های موتور جستجو گوگل، روند بازاریابی و فروش اپلیکیشن موبایل و چگونگی جستجوی آنها در استورها را به طور قابل توجهی تغییر داده است.

این بروزرسانی ها این امکان را به اپلیکیشن موبایل می دهند که در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) نشان داده شود. همچنین با کمک آنها می توان با یک کلیک برنامه را بر روی گوشی موبایل به سرعت نصب کرد. امروزه، رقابت سنگینی در حیطه بازاریابی اپلیکیشن های کاربردی موبایل به وجود آمده است، به همین دلیل لازم است که ترفندهای دیجیتال مارکتینگ در بازار ساخت اپ موبایل را دانسته و بر مبنای آنها سرمایه و وقت خود را برای بهینه سازی موتورهای جستجو و بازاریابی اپلیکیشن های موبایل صرف کنیم.

 برای بهبود فرآیند های باید از این قسمت مشاور دیجیتال مارکتینگ بگیرید :

 https://sadeghbagheri.ir/digital-marketing-consultant/

 

اهمیت سئو اپلیکیشن در وب سایت ها وتاثیر آن بر بازار ساخت اپ موبایل

آمار نشان می دهد که تقاضا برای تلفن همراه و به دنبال آن اپلیکیشن های موبایل به صورت فزاینده ای در حال رشد است. در مقایسه با سال 2017، ترافیک تلفن همراه سهم خود را از 50.3٪ به 52.2٪ در سال 2018 افزایش داده است. به همین دلیل توجه ویژه به ترفند های بازاریابی اپلیکیشن موبایل برای دیده شدن برنامه در بین تعداد زیادی اپلیکیشن اهمیت زیادی پیدا می کند. هدف اصلی سرمایه گذاری در زمینه بهینه سازی جستجوگرها نه تنها هدف قرار دادن کاربران جدید بلکه حفظ مشتری های قبلی نیزمی باشد.

 

 

 

بهینه سازی اپلیکیشن استورها ASO، راهی برای دیده شدن در صنعت ساخت اپ موبایل

ما در مورد جزئیات بالا بردن رتبه برنامه در نتایج جستجوی وب و نکات مهم طراحی جهت تقویت سئو بحث کردیم. در اینجا نوبت به کاربرانی می رسد که اپلیکیشن شما را با مرور و جستجو در اپلیکیشن استورها کشف می کنند. در حدود 48٪ از کاربران اپلیکیشن های هوشمند برنامه مورد نظر خود را از طریق فروشگاه های معتبر اپلیکیشن پیدا می کنند ، که در صد قابل توجهی و موثری در پیدا کردن استراتژی های بازاریابی دیجیتال می باشد. 

 

 

ASO چیست و چگونه بر بازاریابی دیجیتال اپلیکیشن موبایل تاثیر می گذارد؟

وقتی در مورد بازاریابی دیجیتال در اپلیکیشن استورها صحبت می کنیم ، باید در مورد ASO - Optimization App Store اطلاعاتی داشته باشیم. ASO فرایند بهینه سازی جستجوی اپلیکیشن در فروشگاه های اپلیکیشن موبایل می باشد. بعضی اوقات افراد ASO و SEO را اشتباه می گیرند. در واقع ، این دو استراتژی دیجیتال مارکتینگ مشابه یکدیگر هستند و هر دو برای بهبود مشخصات شما در دنیای مجازی استفاده می شوند. اما تفاوت اصلی بین آنها این است که ASO در بهینه سازی فروشگاه های اپلیکیشن کاربرد دارد در حالی که SEO بیشتر در جستجوهای وب متمرکز است.

 

برای بهینه سازی ASO باید به کلمات کلیدی، اسم اپلیکیشن، تعداد دانلود ها و رتبه بندی آن در فروشگاه، نظرات و نقدهای کاربران توجه ویژه ای داشته باشید. برای اولویت داشتن در نتایج جستجوی اپلیکیشن استور، باید عنوان اپلیکیشن، زیرنویس، کلمه کلیدی و توضیحات برنامه خود را به صورت استراتژیک انتخاب کنید. هنگامی که همه آنها را با دقت انتخاب کردید، می توانید بر شاخص های الگوریتم فروشگاه اپلیکیشن تأثیر بگذارید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهدی صادقی